سپاه عشق از آن لحظه خیمه بالا زد
که سرو قامت جانان علَم به صحرا زد
ببار بر سرم ای ابر مرحمت نفسی
که برقِ شوقِ تو آتش به خرمن ما زد
اسیر زلف تو ز آن شد دلم که روز نخست
به نقد قلب در آن حلقه لاف سودا زد
لبت به نکتهٔ شیرین چنان سخندان شد
که خنده بر دم جان پرور مسیحا زد
گهی رسید خیالی به کعبهٔ معنی
که از منازل دعوی دم تبرّا زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق اشاره میکند. شاعر از لحظهای سخن میگوید که عشق و زیبایی جانان به میدان آمد و بر جان او تأثیر گذاشت. او از ابر رحمت میخواهد که بر سرش باران عشق بریزد تا آتش شوقش را خاموش کند. شاعر به یاد آن روز نخستین که دلش اسیر زلف معشوق شد، اشاره میکند و بیان میکند که عشق او همچون شیرینی لبان معشوق، جانافزا و دلنشین است. در انتها، او به خیالاتی اشاره میکند که به کعبه مفهوم و حقیقت دست یافتهاند و از دوری و جدایی خود را بر حذر میدارند.
هوش مصنوعی: از آن لحظهای که محبوب با زیباییاش در میدان ظاهر شد، عشق به پا خاست و حضور خود را اعلام کرد.
هوش مصنوعی: ای ابر مهربان، بر من باران ببار. نفسی که به خاطر عشق تو، آتش شوق در دل ما افروخته است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زلف تو اسیر شده است، زیرا از همان روز اول با تمام وجود و عشق، در این محبت ادعا کردم.
هوش مصنوعی: لبت با آن نکتهٔ شیرین به قدری سخن گفت که خندهای از جانبخش مسیحا نیز جاری شد.
هوش مصنوعی: گاهی یک خیال یا تصور به عمیقترین و با معنیترین مکانها سر میزند و از اماکنی که در آنها ادعاهایی وجود دارد، جدا میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مکن که آه فقیران شبی برون تازد
فغان و ناله به عرش و ملائک اندازد
زتیر تخش یتیمان مگر نمیترسی
زسوز سینه پیری که ناوک اندازد
حذر همی کن از آن ناله سحرگاهی
[...]
همیشه نعمت دنیا بسوی آن یا زد
که او جزای بدیها به نیکوی سازد
در آن مقام که اسیبی از کسی رسدش
در آن بکوشد کورا بنا بنوا زد
از آن ، درخت چنین سایه دار و بارورست
[...]
کسی به عیب من از خویشتن نپردازد
که هر که مینگرم با تو عشق میبازد
فرشتهای تو بدین روشنی نه آدمیی
نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد
نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
[...]
رخش، روابود، ار اسب دلبری تازد
که گوی سیم به چوگان مشک میبازد
ز ذره بیشترندش کنون هواداران
سزا بود که دل از مهر ما بپردازد
چه پردها بدرانید عشق او برما!
[...]
اراده کرد که اسب ستمگری تازد
تن حسین علیرا چو توتیا سازد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.