راستی را شیوهای کآن سرو قامت میکند
گر به قصد سرکشی نبوَد قیامت میکند
دوش فکر ماه میکردم که جانان رخ نمود
روشنم شد این که اظهار کرامت میکند
ناصح ما از هنر بویی ندارد غیر از این
کاو به چندین عیب خود ما را ملامت میکند
دل به یاد غمزهاش پیوسته بیمار از چه روست
زآن قد و قامت چو کسب استقامت میکند
ای خیالی گریه افزون کن که فردا پیش دوست
بیدلان را آب رو اشک ندامت میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که ما را در هوای او ملامت میکند
راستی خود را سزاوار غرامت می کند
شرم ناید سرو و گل را پیش بالا و رخش
کین همی لافد بقد او یاد قامت می کند
گر دلم شد بسته زنجیر زلفش باک نیست
[...]
بهر آزادی هر آن کس استقامت میکند
چاره این ارتجاع پر وخامت میکند
گو سپر افکن در این شمشیربازی از نخست
هرکسی کاندیشه از تیر ملامت میکند
باید از اول بشوید دست از حق حیات
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.