هوش مصنوعی: در این شعر بیان میشود که هر چیز که به نظر میرسد، در حقیقت به نوعی ناکافی و دارای نقصان است. همهچیز به ظاهر وجود دارد، اما در باطن شاید واقعی نیست. همچنین تأکید میشود که آنچه که در عالم به نظر نمیرسد، ممکن است مهمتر از آنچه هست، باشد. به عبارت دیگر، مفهوم وجود و عدم به شکل ذهنی و انتزاعی مطرح شده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که همهچیز در جهان وجود دارد، اما در واقعیت ممکن است چیزی نباشد. همچنین، اگر چیزی در جهان وجود داشته باشد، ممکن است شما آن را نادیده بگیرید یا وجودش را انکار کنید.
مصرع اول: از هرچه در عالم هست [در نهایت] چیزی نخواهد ماند بجز باد به دست [باد به دست کنایه از بر باد رفتن و ناپایدار بودن است] - مصرع دوم: زیرا هر چیزی که در عالم هست دارای نقصان و شکست است و جاودان نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر بیان میشود که هر چیز که به نظر میرسد، در حقیقت به نوعی ناکافی و دارای نقصان است. همهچیز به ظاهر وجود دارد، اما در باطن شاید واقعی نیست. همچنین تأکید میشود که آنچه که در عالم به نظر نمیرسد، ممکن است مهمتر از آنچه هست، باشد. به عبارت دیگر، مفهوم وجود و عدم به شکل ذهنی و انتزاعی مطرح شده است.
هوش مصنوعی: چون هیچ چیزی در دست نیست جز باد، بنابراین تمامی چیزها نقص و کمبودی دارند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که همهچیز در جهان وجود دارد، اما در واقعیت ممکن است چیزی نباشد. همچنین، اگر چیزی در جهان وجود داشته باشد، ممکن است شما آن را نادیده بگیرید یا وجودش را انکار کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
چون هست ز هر چه نیست نقصان و شکست
همین شعر » بیت ۱
چون نیست زِ هرچه هست جُز باد به دست،
چون هست زِ هرچه هست نُقصان و شکست،
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.