سپیده چو از کوه برکرد سر
سیاهی نهان گشت در بحر و بر
چو گلگونه بر روی افلاک زد
گریبان شب را دگر چاک زد
سپهبد به طاقی رسید از فنا
سرش رفته بر چرخ و بس دلگشا
یکی صفه از سنگ پرداخته
همه طرح از رنگ انداخته
یکی تخت از سنگ مرمر بدید
که آن کوه از آن سنگ بد ناپدید
نشسته بر آن تخت دیو نژند
سرش پر ز کینه دلش پرگزند
به گردش ز دیوان بدی بیشمار
همه بدنژادان خنجرگزار
همه همچو کوه و به بالا دراز
به بازو قوی و به دندان گراز
گرفته همه گرز و خنجر به دست
همه خشمگین همچو شیران مست
به یک دست آن دیو پر مکر و فن
پریدخت بنشسته با صد حزن
چو زلف خودش گشته پر پیچ و تاب
ز نرگس به رویش دو دیده گلاب
جهانی ستمدیده آن ماه چهر
هلالی شده گلرخ ماه مهر
چو بالای سام نریمان بدید
چو غنچه دل بسته در خون کشید
دگر زندگی ماه از سر گرفت
روان دگر از جهان بر گرفت
چو سام دلاور رخ حور دید
غم هجر از دلش دور ریخت
دلش رفت از دست و پایش بجا
تو گفتی بشد هوش رزمآزما
پری را بر نره دیوان بدید
ز غیرت دلاور یکی بردمید
برآورد نعره سپهدار یل
که ای نابکاران درآمد اجل
منم سام غمدیده خسته دل
به هجران جانان خود بسته دل
کشیده بسی درد راه دراز
چو زر رفته در بوتهای گداز
به فرمان یزدان کیهان خدیو
برآرم دمار از تن نره دیو
چو دیوان شنیدند نام خدا
ز اندیشه جستند یک یک ز جا
درافتاد لرزه بدان بدتنان
یکی حمله کردند اهریمنان
غزنکان جادو درآمد نخست
دل از جان شومش به یک ره بشست
بدو گفت کای سام تیره روان
نهادی همی نام خود پهلوان
بدین ژاژخوانی شدی نامدار
ندیدی همآورد در روزگار
نمایم به تو دستبرد یلی
که دیگر نگوئی منم زابلی
یکی دیو دیگر درآمد ز جای
که عفریبت بد نام آن تیره رای
یکی از چپ آمد دگر سوی راست
که تا جان پهلو درآید به کاست
کشیده همه حربه جانستان
به پیکار آن شیر زابلستان
دلاور پیاده بشد از غراب
گره بر جبین زد درآمد شتاب
بنالید بر کردگار جهان
که ای پاک دادار شاهنشهان
مدد از تو خواهم که یزدان توئی
روان بخش بر دردمندان توئی
گدای توام مر مرا دستگیر
منم همچو موئی و دشمن گزیر
به دیوان دژخیم در کوهسار
به کوه فنا شد مرا کارزار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، سپیده صبح از کوه سر برآورده و شب را در دریا پنهان میکند. سپهبد (سام نریمان) بر تختی از سنگ مرمر مینشیند و دیوی خشمگین و کینهتوز را میبیند که همراه با دیوان دیگر آماده نبرد هستند. در این میان، او به دختری پریچهره مینگرد که در غم و اندوه است. سام، غم هجران و دردهایش را بازگو میکند و از خداوند یاری میطلبد تا از دیوان انتقام بگیرد. در این لحظه، دیوان به صدا درمیآیند و تهدید میکنند. سام برای جلوگیری از دستبرد به یاری خداوند میطلبد و به میدان میرود تا با شجاعت با دشمنان درگیر شود.
هوش مصنوعی: زمانی که سپیدهدم از قله کوه سربرآورد، تاریکی به آرامی در دريا و زمین پنهان شد.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی گل مانندش را به آسمان نشان داد، شب را به طرز دیگری پاره کرد.
هوش مصنوعی: سپهبد به بالای عرش رسید و از فنا و نیستی عبور کرده، سرش به آسمان رفته و این وضعیت برایش بسیار دلپذیر و شاداب است.
هوش مصنوعی: یک بستر از سنگ ساخته شده و تمامی نقشهایش با رنگهای مختلف طراحی شده است.
هوش مصنوعی: همچنان که یکی تختی از سنگ مرمر را مشاهده کرد، متوجه شد که آن کوه که از سنگ بوده، به طرز شگفتانگیزی ناپدید شده است.
هوش مصنوعی: کسی که بر آن تخت ناپاک نشسته، در ظاهر قدرتمند است اما در درون از کینه و ناملایمات پر شده است.
هوش مصنوعی: در پی آن که دیوان بیشماری به گرد هم آمدهاند، همه آنهایی که نهاد پاکی ندارند، به توطئه و خیانت پرداختهاند.
هوش مصنوعی: همه مانند کوه هستند، بلند و استوار، با دستانی قوی و دندانی تیز و قاطع.
هوش مصنوعی: همه با عصبانیت و خشم، مانند شیران مست، سلاحهایی چون گرز و خنجر در دست دارند.
هوش مصنوعی: در یک دست آن موجود شیطانی که با ترفندها و نیرنگها خود را مینمایاند، دختری پریگونه نشسته و بیانگر اندوه و غم فراوانی است.
هوش مصنوعی: موهای او به اندازهای پیچ و تاب دارد که همچون زلفی زیبا و جذاب است. چشمهایش مانند گل سرخ در زیبایی و جذابیت میدرخشند.
هوش مصنوعی: جهان پر از مظلومیت است و آن چهره زیبا مانند هلال ماه است که درخشش و جذابیت خاصی دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که بالای سام نریمان را دید، مانند غنچهای شد که در خون خود غرق است.
هوش مصنوعی: زندگی دوباره مانند ماه آغاز شده و روحی تازه از دنیا جدا شده است.
هوش مصنوعی: سام دلاور وقتی چهرهی حوری را دید، غم دوری را از دلش بیرون کرد.
هوش مصنوعی: دلش از دست رفت و پایش به زمین ماند، تو گفتی که هوش رزمنده از کار افتاده است.
هوش مصنوعی: در اینجا میتوان گفت که یک پری به نرینهای دیوانصفت برخورد کرده است و از غیرت و شجاعت او تحت تأثیر قرار میگیرد و از او میگریزد. این صحنه نشاندهنده قوت و شجاعت مرد و زیبایی و لطافت پری است.
هوش مصنوعی: سردار جنگ با صدای بلند فریاد زد که ای بدکاران، زمان مرگتان فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: من شخصی هستم غمزده و خسته که به خاطر دوری معشوق خود، دلش پر از درد و اندوه است.
هوش مصنوعی: درد و رنج زیادی را در مسیر طولانی تاب آوردهام، مانند طلا که در کورههای ذوب شدن میگذرد.
هوش مصنوعی: با اراده و خواست خداوند، من قصد دارم که نابودی را برای نره دیو به ارمغان بیاورم.
هوش مصنوعی: وقتی دیوان نام خدا را شنیدند، به فکر فرو رفتند و هر یک از جای خود برخاستند.
هوش مصنوعی: لرزهای به بدنهای زشت افتاد، چون اهریمنان به یکدیگر حمله کردند.
هوش مصنوعی: غزنین، جادوگری به صحنه آمد و دل من را از جانم ربود و با یک حرکت همه چیز را دگرگون کرد.
هوش مصنوعی: او به سام گفت: ای دل تیره و غمگین، چرا نام خود را به عنوان قهرمان برگزیدهای؟
هوش مصنوعی: به خاطر صحبتهای بیمعنیات به شهرت رسیدی، اما نمیدانی که در این زمانه کسی با تو همردیف نیست.
هوش مصنوعی: من به تو نشان میدهم که قدرتی دارم که دیگر نخواهی گفت من از زابل هستم.
هوش مصنوعی: یک دیو دیگر از جایی وارد شد که آنجا عفریت بد نامی برای آن فکر ناپسند است.
هوش مصنوعی: یک نفر از سمت چپ به سمت راست آمد تا جان به راحتی و بدون دغدغه به سوی آرامش برود.
هوش مصنوعی: تمام ابزارها و وسایل جنگی بهکار گرفته شدهاند تا با شیر زابلستان که نماد قدرت و شجاعت است، به مبارزه پرداخته شود.
هوش مصنوعی: دلاور از سوار بازپیاده شد و با یک نشانه بر پیشانی خود، با شتاب به میدان وارد شد.
هوش مصنوعی: به خداوندی که ایجاد کننده و بخشندهی همه چیز است، شکایت کنید و از او بخواهید که به داد برساند، ای فرمانروای دستنیافتنی و بزرگ.
هوش مصنوعی: از تو یاری میطلبم، زیرا تو همچون خداوندی هستی که روح و جان به دردمندان میبخشی.
هوش مصنوعی: من در آستان تو، مانند یک گدا، در انتظار کمک تو هستم. من مانند مویی نازک و ظریف هستم و دشمنانم از من دور میشوند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به مبارزهای اشاره میکند که در یک منطقه کوهستانی با دشمنی قوی و ستمگر انجام داده است. او بیان میکند که در این نبرد، تلاشها و کارهایش به نوعی به زوال و فنا تبدیل شده است. به عبارت دیگر، او از سختیها و چالشهای این جنگ و تأثیرات منفی آن بر زندگی خود سخن میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.