بخش ۱۵۲ - دعا کردن سام و باریدن باران به دوزخ شداد
به نزدیک دادار شد سرفراز
زمین را ببوسید و بردش نماز
چنین گفت کای داور آب و خاک
ز تو باد آتش پر از بیم و پاک
جهان سر به سر زیر فرمان تست
وگر آب و آتش همه زان توست
مرا بخت و نیرو به شداد ده
شکستی بر این لشکر عاد ده
یکی چاره از بهر آتش بساز
که بیچارگان را توئی چارهساز
که من دوزخ و جنت او خراب
بسازم که شداد آید به تاب
براندازم این تخم ناپاک دیو
که کردست نام خودش را خدیو
خدیو زمانه سراسر توئی
به هرجای بر بنده یاور توئی
بگفت و بمالید رخ بر زمین
همان دم به فرمان جان آفرین
ز گردون گردنده برخاست ابر
خروشان بر آن کوه سر چون هژبر
یکی برق و رعدی برآمد نهیب
که سیلاب آمد ز بالا به شیب
از آن ابر بارید باران چنان
که آن دره پر شد ز آب روان
همه آتش دره را آب برد
چو آب آمد از کوه، آتش فسرد
همه آتش از فر مرد سره
به فرمان یزدان بشست از دره
هر آن کس که برد او پناه بر خدا
همیشه بود کارش از مدعا
همان دم رسیدند جنی سپاه
به پیش اندر آن بود تسلیم شاه
چو آن آتش دره افسرده دید
تن دیو از هر طرف مرده دید
شگفتی به سام دلاور بماند
برو نام یزدان فراوان بخواند
بیامد ببوسید پای دلیر
دعا کرد بر پهلو شیرگیر
بر کوه آذر فرود آمدند
به دل با می و بانگ و رود آمدند
کشیدند بر دشت پردهسرا
خروشی برآمد ز پرده سرا
به هم ناز و شادی دگر ساز شد
نی و چنگ مطرب هم آواز شد
به جلوه درآمد ز هر سو پری
چو چشم خوش خود به ساقیگری
شده بزم مانند بزم افق
کشیده ز می لعل نورش تتق
پریپیکران چهره آراسته
پی شادی سام برخاسته
در آن بزم ناهید بد چنگ زن
مه و مهر و برجیس بد چنگ زن
به یاد پریدخت خون میگریست
چگویم که از درد چون میگریست
چنین تا که ساقی بزم فلک
بپیمود ساغر به مُلک ملک
ازین جام زرین می نور داد
همه باده از ساغر هور داد
سپیده سپهبد ز روی شتاب
کمر بست و بر شد به پشت غراب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان قهرمانی به نام سام، دعا و نماز به درگاه خداوند (دادار) را بیان میکند. او بر زمین میافتد و از خداوند درخواست بخت و نیرو برای پیروزی بر لشکر عاد را دارد. سام از خداوند میخواهد که راهی برای خاموش کردن آتش پیدا کند و تاکید میکند که خداوند صاحب قدرت و فرمانروای جهان است.
در ادامه، بارانی از آسمان میبارد که باعث فرونشستن آتش در دره میشود و همه آتشها خاموش میشود. با این فرمان الهی، دیو و لشکر او نیز شکست میخورند. سام با نام بردن از خداوند شگفتزده میشود و به قهرمانان دعا میکند.
سپس بزم و شادی در دشت برپا میشود و ناز و شادی و موسیقی به همراه پریها و زیباییها نمایان میشود. در این جشن پرهیجان، قهرمانان با می و شادی دست به جشن و سرور میزنند و در نهایت رهبری به نام سپیده برمیخیزد تا در پیشبرد نبرد آماده شود.
هوش مصنوعی: به نزد خداوند رفت و با افتخار زمین را بوسید و دعا و نیایش کرد.
هوش مصنوعی: به این صورت میتوان گفت: ای داور هستی و طبیعت، از تو سرچشمه میگیرد، آتش سرشار از ترس و خلوص نیز از توست.
هوش مصنوعی: تمامی جهان در اختیار و تحت فرمان توست و حتی اگر آتش و آب هم وجود داشته باشد، همه آنها از تو نشأت میگیرند.
هوش مصنوعی: به من شانس و قدرتی عطا کن که بتوانم بر این قوم عاد پیروز شوم و آنها را شکست دهم.
هوش مصنوعی: کسی باید راه حلی برای آتش پیدا کند، زیرا تنها تو میتوانی مشکل بیچارگان را حل کنی.
هوش مصنوعی: من میتوانم دوزخ و بهشت او را خراب کنم، چنانکه شداد به ناز و نعمتهایش بیفتد.
هوش مصنوعی: من این تخم ناپاک را که دیو آن را به نام خود خدیو گذاشته است، از ریشه برمیدارم و از بین میبرم.
هوش مصنوعی: ای خداوند زمان، تو در هر جا و هر لحظهی زندگی من حضور داری و همیشه پشتیبان من هستی.
هوش مصنوعی: او گفت و با چهرهاش بر زمین مالید، و در همان لحظه به فرمان خالق جان، این کار را انجام داد.
هوش مصنوعی: از آسمان ابرهای تند و تیزی برآمدند و بر فراز آن کوه بلند مانند شیر در حال درخشش و خروش هستند.
هوش مصنوعی: ناگهان صاعقهای درخشید و صدای رعدی به گوش رسید که خبر از آمدن سیلابی از بالای تپهها به طرف پایین میدهد.
هوش مصنوعی: از آن ابر باران به قدری بارید که دره پر از آب جاری شد.
هوش مصنوعی: وقتی آب از کوه پایین آمد، همه آتش را خاموش کرد و دره را از آتش نجات داد.
هوش مصنوعی: همه چیز در اثر وجود مردی بزرگ و دارای ویژگیهای برجسته، به فرمان خداوند از خطر و آتش نجات یافت.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خدا پناه ببرد، همیشه کار او از ادعا و دروغ خالی است.
هوش مصنوعی: در همان لحظه، سپاه جنها بهسرعت رسیدند و در برابر شاه تسلیم شدند.
هوش مصنوعی: وقتی آن آتش را در دره افسرده مشاهده کرد، دید که بدن دیو از هر سو در حال مردن است.
هوش مصنوعی: شگفتیها در دلاوری سام باقی ماند و او نام خدا را بسیار بر زبان راند.
هوش مصنوعی: او آمد و پای دلیر را بوسید و برای شیرگیر دعا کرد.
هوش مصنوعی: در دامن کوه آذر، جمعی با دلهای پر از شادی و سرور، به همراه نوشیدنی و آواز آمدهاند و صدای آب نیز در این فضا شنیده میشود.
هوش مصنوعی: در دشت، صدای بلندی به گوش رسید که ناشی از فعالیت و زندگی در آنجا بود.
هوش مصنوعی: ناز و شادی بین دو معشوقه به هم پیوند خورد و صدای نی و چنگ نیز در هم آمیخته و همآواز شدند.
هوش مصنوعی: از هر سو زیبایی مانند پری نمایان شد، چون چشمان دلچسب خود را به ساقیگری گشود.
هوش مصنوعی: محفل حالا شبیه جشن آسمان شده و نور خوش رنگ شرابش در فضا پخش شده است.
هوش مصنوعی: آرایش شدههای زیبا به شادی و خوشحالی آمادهاند و سام، با نشاط و سرزندگی، برخواسته است.
هوش مصنوعی: در آن جشن و بزم، الهههای عشق و زیبایی در حال نواختن ساز هستند و مه و خورشید نیز در این شادی شریکاند.
هوش مصنوعی: به یاد پریدخت، چنان غمگین و ناراحت بود که اشکهاش به شدت میریخت. نمیدانم چگونه میتوانم بگویم که این درد او چقدر عمیق بود.
هوش مصنوعی: وقتی که ساقی بزم آسمان، جام را به دست میگیرد و در جهان هستی میچرخاند، نشاندهنده لطف و زیبایی است که در این دنیای پادشاهی وجود دارد.
هوش مصنوعی: از این جام طلایی نور میتابد و همه شرابها از ظرف آسمانی به ما میرسند.
هوش مصنوعی: صبح زود با شتاب و آمادگی، نیرویی به پا خاست که آماده مقابله با چالشها بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.