گر دلم روز وداع از پی محمل می شد
تو مپندار که آن دلبرم از دل می شد
هیچ منزل نشود قافله از آب جدا
زانک پیش از همه سیلاب بمنزل می شد
گفتم از محمل آن جان جهان برگردم
پایم از خون دل سوخته در گل می شد
راستی هر که در آن سرو خرامان می دید
همچو من فتنه بر آن شکل و شمائل می شد
ساربان خیمه برون می زد و اینم عجبست
که قیامت نشد آنروز که محمل می شد
قاتلم می شد و چون خون ز جراحت می رفت
جان من نعره زنان از پی قاتل می شد
همچو بید از غم هجران دل من می لرزید
کان سهی سرو خرامان متمایل می شد
پند عاقل نکند سود که در بند فراق
دل دیوانه ندیدیم که عاقل می شد
بگذر از خویش که بی قطع مسالک خواجو
هیچ سالک نشنیدیم که واصل می شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عمیق جدایی و درد فراق است. شاعر از عشقی میگوید که جداییاش او را به شدت آزار میدهد و دلش را به درد میآورد. او به مضطرب بودن و بیقراریاش اشاره میکند و میگوید که نمیتوان از این وضعیت فرار کرد. او تصوری از دوری معشوقش دارد و اعتراف میکند که هیچ عاقلی نمیتواند در چنین شرایطی آرامش پیدا کند. در نهایت، شاعر به ناکامی در رسیدن به آرامش و حسرتی که در پی جدایی وجود دارد، اشاره میکند و میگوید که سالک (جستجوگر) هیچگاه بدون قطع ارتباطات نمیتواند به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: اگر قلب من در روز وداع به دنبال محمل میرفت، تو نباید تصور کنی که آن معشوقم از دل میرفت.
هوش مصنوعی: هیچ قافلهای نمیتواند از آب جدا شود، زیرا پیش از هر چیزی، سیلاب به سمت منزل حرکت میکند.
هوش مصنوعی: گفتم از این دنیای پر از درد و رنج دور شوم، اما پایم در غم و ناراحتیام چنان غرق شده که نمیتوانم حرکت کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی آن دختر سرسخت و باوقار را میدید، به مانند من، تحت تأثیر جذابیت و سحر آن میافتاد.
هوش مصنوعی: کارواندار خیمه را برمیچید و جای تعجب است که آن روز که بار و بنه را حمل میکرد، خبری از قیامت نبود.
هوش مصنوعی: قاتل به من آسیب میزد و به دلیل خونریزی از جراحت، جانم به سمت مرگ میرفت، در حالی که با صدای بلند از پی او میدویدم.
هوش مصنوعی: دل من از غم جدایی به شدت میلرزید، مثل بیدی که در باد تکان میخورد، زمانی که آن سرو خوشحالت به سمت من متمایل میشد.
هوش مصنوعی: عاقل هیچگاه از نصیحت خود بهرهای نمیبرد، زیرا دیوانهای را ندیدیم که به خاطر دوری از معشوقش عاقل شود.
هوش مصنوعی: از خودت گذر کن، زیرا هیچ سالکی را نشنیدیم که بدون بریدن از مسیرهای سخت و دشوار به هدفش رسیده باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرکسی روز وداع از پی محمل میشد
تو مپندار که آن دلبرم از دل میشد
هیچ منزل نشود قافله از آب جدا
زان که پیش از همه سیلاب به منزل میشد
گفتم، از محمل آن جان جهان برگردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.