آتش اندر آب هرگز دیده ئی
عنبر اندر تاب هرگز دیده ئی
چون دهان بر لعل شورانگیز او
پسته و عنّاب هرگز دیده ئی
شد نقاب عارضش زلف سیاه
شام بر مهتاب هرگز دیده ئی
سنبل پرتاب هرگز چیده ئی
نرگس پر خواب هرگز دیده ئی
نرگسش در طاق ابرو خفته است
مست در محراب هرگز دیده ئی
شد دلم مستغرق دریای عشق
ذرّه در غرقاب هرگز دیده ئی
در غمش خواجو چو چشم خونفشان
چشمه ی خوناب هرگز دیده ئی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.