آتش اندر آب هرگز دیده ئی
عنبر اندر تاب هرگز دیده ئی
چون دهان بر لعل شورانگیز او
پسته و عنّاب هرگز دیده ئی
شد نقاب عارضش زلف سیاه
شام بر مهتاب هرگز دیده ئی
سنبل پرتاب هرگز چیده ئی
نرگس پر خواب هرگز دیده ئی
نرگسش در طاق ابرو خفته است
مست در محراب هرگز دیده ئی
شد دلم مستغرق دریای عشق
ذرّه در غرقاب هرگز دیده ئی
در غمش خواجو چو چشم خونفشان
چشمه ی خوناب هرگز دیده ئی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و شاعر با استفاده از تشبیهات مختلف، تاثیر عمیق عشق را بر دل و روح خود بیان میکند. او عشق را به دریا و حالتی مستغرق و گرانبار توصیف کرده و زیباییهای محبوبش را با تصاویری چون آتش در آب و گلهای نرگس و سنبل مقایسه میکند. در نهایت، شاعر از غم و متاثر بودن خود از معشوق صحبت میکند و به شدت احساسی عمیق را نسبت به عشق و دلتنگی شهریار خود ابراز مینماید.
هوش مصنوعی: آیا هرگز آتش را در آب دیدهای؟ یا عطر خوش عنبر را در تابی (حرکتی) غیرعادی دیدهای؟
هوش مصنوعی: هرگز دیدهام که دهانش به شیرینی لعل و طعم پسته و عناب باشد.
هوش مصنوعی: نقاب (پوشش) روی چهره او مانند زلفهای سیاه شب است که بر روی ماه روشن افتاده است و هرگز دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: گل سنبل را هرگز نمیتوان به صورت پرتابی چید و نرگس خوابآلود را نیز هرگز مشاهده نکردهای.
هوش مصنوعی: نرگس او در زیر قوس ابروهایش خوابیده است و در حالت مستی در جایگاه عبادت هرگز دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: دل من در عشق غرق شده است، مانند ذرهای که در آب غرق میشود، هرگز چنین حالتی را تجربه نکردهام.
هوش مصنوعی: در اندوه او، چشمانم مثل چشمهای مملو از خون جاری شدهاند، هرگز هیچ چشمی اینگونه نگریسته نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.