این غزل یک دو نوبت از سر سوز
بلبلی باز گفت در نوروز
کای گل تازه روی خندان لب
وی دلارای بوستان افروز
گر بدانستمی که فرقت تو
اینچنین صعب باشد و دلسوز
از تو خالی نبودمی یکدم
و زتو دوری نجستمی یک روز
من چنین از تو دور و بر وصلت
خار سر تیز از آن صفت پیروز
در دلم زان دراز سوختنیست
این همه زخم ناوک دلدوز
گل بخندید و گفت خامش باش
واتش دل زخار بر مفروز
اگرت هست برک صحبت ما
دیده ی باز را بخار بدوز
بر کناری برو چو چنگ بساز
در میانی بیا چو عود بسوز
هر که دارد سر محبت تو
گو ز خواجو بیا و عشق آموز
وین گهرها که می کند تضمین
یک بیک می گزین و میاندوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل درباره عشق و دوری است. بلبل در نوروز به یک گل زیبا میگوید که فرقت او چقدر دردناک و سخت است. او از دلتنگی و زخمهای ناشی از عشق صحبت میکند و آرزو میکند که ای کاش هیچگاه از محبوبش دور نمیشد. گل به او پاسخ میدهد که باید آرام باشد و از آتش دلش نگوید. او پیشنهاد میدهد که در کنار هم باشند و محبت را بیاموزند. این شعر به زیبایی حسرت و شوق وصال را به تصویر میکشد و دعوت به عشق و دوستی میکند.
هوش مصنوعی: این غزل در چندین نوبت از دلِ پرشور بلبلی به شادی و شگفتی نوروزی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای گل زیبا و خندان، تو که مانند الماسی در باغ میدرخشی.
هوش مصنوعی: اگر میدانستم که جدایی تو اینقدر دشوار و دردناک خواهد بود، دلسوزی میکردم.
هوش مصنوعی: من لحظهای بدون تو نبودم و حتی یک روز هم دوری تو را تحمل نکردم.
هوش مصنوعی: من به خاطر ویژگی قوی و پیروز تو، از تو دور هستم و این فاصله برایم مثل خاری در قلبم است.
هوش مصنوعی: در دل من آتش سوزانی وجود دارد که این همه زخم از تیر عشق را تحمل کرده است.
هوش مصنوعی: گل با لبخند گفت که ساکت باش و ناراحتی دل را به خاطر بیتوجهی دیگران فراموش کن.
هوش مصنوعی: اگر مایل هستی با ما صحبت کنی، چشمانت را بگشا و گوهر افکار خود را در میان بگذار.
هوش مصنوعی: به کناری برو و مانند چنگی که در میانه به صدا درمیآید، در وسط بیفکن و مانند عودی که میسوزد، خود را بسوزان.
هوش مصنوعی: هر کسی که به محبت تو تعلق دارد، بیایید و از خواجو یاد بگیرد که چگونه عشق بورزد.
هوش مصنوعی: این جواهرها که تضمین میکند، یکی را انتخاب کرده و جمع آوری میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مبارک تر از ستارۀ روز
صدمۀ آفتاب صدر افروز
عقل تو علم بین و علم گشای
طبع تو جود و رز و جود آموز
شست آذر مه از کمان هوا
[...]
آنکه در حکم او بود شب و روز
برفشاند به روی گنبد گوز
عدل شمعی بود جهان افروز
ظلم شه آتشی ممالک سوز
هست ایام شمس دین نوروز
هست بر کامها دلش فیروز
روز حاسد ز کین او چون شب
شب ناصح ز مهر او چون روز
چرخ بیدادگر ز هیبت او
[...]
ای بر اعدا و اولیا پیروز
در مکافات این و آنشب و روز
بر یکی جود فایضت غالب
وز دگر جاه قاهرت کینتوز
بذل نزدیک همت تو چو وام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.