گر آن مه در نظر بودی چه بودی؟
ورش بر ما گذر بودی چه بودی؟
مرا کز بیخودی از خود خبر نیست
گر او را این خبر بودی چه بودی؟
اگر چون آن پری پیکر در آفاق
پری روی دگر بودی چه بودی؟
بدینسان کز نظر یکدم جدا نیست
گرش با ما نظر بودی چه بودی؟
مرا گویند درمان تو صبرست
دریغا صبر گر بودی چه بودی؟
روانم در شب هجران بفرسود
گر آنشب را سحر بودی چه بودی؟
مرا چون با سر زلفت سری هست
گرم پروای سر بودی چه بودی؟
چو بر بام تو باشد مرغ را راه
مرا گر بال و پر بودی چه بودی؟
ز خواجو سیم و زر داری تمنّا
گر او را سیم و زر بودی چه بودی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که گر دستم کمر بودی چه بودی
ز وصلش بهره ور بودی چه بودی
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.