رند و دردی کش و مستم چه توان کرد چو مستم
بر من ای اهل نظر عیب مگیرید که مستم
هر شبم چشم تو در خواب نمایند که گویند
نیست از باده شکیبم چکنم باده پرستم
ترک سر گفتم و از پای تو سر بر نگرفتم
در تو پیوستم و از هر دو جهان مهر گسستم
دست شستم ز دل و دیده خونبار ولیکن
نقش رخسار تو از لوح دل و دیده نشستم
گفتی از چشم خوش دلکش من نیستی آگه
بدو چشمت که ز خود نیستم آگاه که هستم
تا دل اندر گره زلف پریشان تو بستم
دست بنهاده ز غم بر دل و جان بر کف دستم
تا قیامت تو مپندار که هشیار توان شد
زین صفت مست می عشق تو کز جام الستم
چشم میگون ترا دیدم و سرمست فتادم
گره زلف تو بگشادم و زنّار ببستم
تو اگر مهر گسستی و شکستی دل خواجو
بدرستی که من آن عهد که بستم نشکستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن بیانگر حال و هوای عاشقانه شاعر است که در آن به شدت تحت تاثیر عشق و شراب قرار دارد. او از حالت مستی و عاشقی خود سخن میگوید و از دیگران میخواهد که به عیوب او توجه نکنند زیرا در حالات مستی و عشقش غرق شده است. شاعر تصریح میکند که دل و چشمش همیشه به یاد محبوب است و حتی اگر در ظاهر از معشوق دور باشد، در دل و جانش او را نگه داشته است. او به شدت به وفاداری خود تاکید میکند و میگوید که هیچ عهدی را که با محبوبش بسته، شکسته است. این اشعار در نهایت به زیبایی و دلربایی محبوب اشاره دارد و احساسات عمیق و نسبت پیوسته شاعر به عشق را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: من همیشه در حال نوشیدن و تحت تأثیر هستم و این حالتی است که به من دست داده. حالا که چنین وضعیتی دارم، ای کسانی که به من نگاه میکنید، از قضاوت درباره من خودداری کنید، چرا که در این حالت نمیتوانم کاری بکنم و تغییر کنم.
هوش مصنوعی: هر شب در خواب، چشمان تو را میبینم و گویی دیگر توانایی تحمل باده را ندارم و فقط به پرستش باده ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: به خاطر تو از هرچه در دنیا دارم چشم پوشیدم و حتی وقتی سرم را هم بر میدارم، نمیتوانم از عشق و محبت تو جدا شوم. من به تو وصل شدهام و از هر دو جهان بینیاز گشتهام.
هوش مصنوعی: دست از عشق و احساسم شستم و چشمانم پر از اشک شده، اما تصویر چهرهات همچنان در قلب و چشمانم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: تو گفتی که از جذابیت چشمانم آگاه نیستی، اما اگر به چشمانت نگاه کنی، میبیند که من نسبت به خودم بیخبرم و فقط از وجود تو آگاه هستم.
هوش مصنوعی: من در دل خود به زلف و پریشانی تو علاقهمند شدم و در حالی که دستم را روی دل و جانم گذاشتهام، از غم و اندوه این عشق رنج میبرم.
هوش مصنوعی: هرگز تصور نکن که در این صفت، کسی میتواند هشیار باشد، زیرا کسی که تحت تاثیر عشق توست، همچون مستی است که از جامی به نام «الست» مینوشد و از آن خارج نمیشود.
هوش مصنوعی: چشم زیبای تو را دیدم و دلشاد شدم. گره موهای تو را باز کردم و به تو وابسته شدم.
هوش مصنوعی: اگر تو محبت را نقض کردی و دل خواجو را شکستی، بدان که من به عهدی که بستم وفادار ماندهام و آن را نشکستهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بده آن باده دوشین که من از نوش تو مستم
بده ای حاتم عالم قدح زفت به دستم
ز من ای ساقی مردان نفسی روی مگردان
دل من مشکن اگر نه قدح و شیشه شکستم
قدحی بود به دستم بفکندم بشکستم
[...]
دل من رفت به بالا، تن من ماند به پستی
من بیچاره کجایم، نه به بالا نه به پستم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.