برافکن سایبان ظلمت از نور
که یاد از روی خوبت چشم بد دور
رخت در چشم ما نورست در چشم
نظر بر طلعتت نور علی نور
بیاقوتت برات آورده سنبل
ز ریحان تو در خط رفته کافور
ترا بر جان من فرمان روانست
که سلطان آمرست و بنده مأمور
بهشتی روی اگر در گلشن آید
تو پنداری که این خلدست و آن خور
گرم روی زمین گردد مصوّر
نبیند ناظرم جز روی منظور
ز بادامش حریفان نیمه مستند
ولی آن ماهرخ در پرده مستور
ز لعلش بوسه ئی می خواستم گفت
نباید داد شیرینی برنجور
از آن خواجو بیاقوتش کند میل
که دایم آب خواهم طبع محرور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیباییهای محبوبش سخن میگوید و تأثیر نورانی او بر دل و جانش را توصیف میکند. او با اشاره به اینکه چهره محبوبش همچون نوری در دل تاریکیهاست، نشان میدهد که عشق و زیبایی او بر همه چیز سایه افکنده است. شاعر همچنین به نعمتهای عشق اشاره میکند و میگوید که این عشق به وی دستوری از جانب محبوب است. با بیان تمثیلاتی چون بهشت و گلشن، او میخواهد نشان دهد که دیدن محبوبش به مانند ورود به بهشتی است. همچنین در آخر بیان میکند که علاقهاش به محبوب به قدری است که بر روح و جان او تأثیر عمیق گذاشته است.
هوش مصنوعی: سایههای تاریکی را با نور کنار بزن تا یاد چهره زیبایت، از چشم بد دور بماند.
هوش مصنوعی: چهرهات در نگاه ما مانند نوری درخشان است و وقتی به آن مینگریم، نوری دیگر بر آن افزوده میشود.
هوش مصنوعی: برای تو یاقوتی آوردهاند و سنبل هم به همراه ریحان تو در خط کافور قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: تو بر جان من تسلط داری، زیرا که مانند یک سلطان فرمان میدهی و من به عنوان یک بنده موظف به اطاعت هستم.
هوش مصنوعی: اگر کسی با چهرهای زیبا به گلستان بیاید، گویا که بهشت در حال حاضر در میان ماست و آنچه در نظر ماست، حقیقتی از خوشبختی و زیبایی است.
هوش مصنوعی: اگر زمین به گرمی بیفتد، ناظر نمیتواند چیزی جز آنچه که مورد نظرش است ببیند.
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی اشاره به زیباییهای خاص و ظرافتهای موجود در میان انسانهاست. کسانی که در مقابل زیباییهای بینظیر، ناتوان و درگیر احساسات هستند. همچنین به زیبایی خاصی اشاره میشود که نه تنها در نما بلکه در باطن نیز وجود دارد و در سایه است. این تصویر سبب میشود که جلوهای از راز و رمز در رابطه با محبوبی بیان شود که در پس یک پرده پنهان است.
هوش مصنوعی: از دندانهایش خواستم که بوسهای بزنم، اما او گفت که نباید شیرینی را به کسی داد که آن را نمیفهمد.
هوش مصنوعی: خواجو به دلیل علاقهاش به زیبایی و لطافت، همیشه آرزو دارد که آب خنک و دلنشینی در دسترس داشته باشد تا خود را تسکین دهد و از گرما و تشنگی دچار زحمت نشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دهقان کدیور گفت انگور
مرا خورشید کرد آبستن از دور
کمابیش از صد وهفتاد شد روز
بدم در بستر خورشید پر نور
میان ما، نه عقدی، نه نکاحی
[...]
بهین شکلیست ایشان را مدور
چنان چون بهترین لونی منور
اگر شیری اگر میری اگر مور
گذر باید کنی آخر لب گور
دلا رحمی بجان خویشتن کن
که مورانت نهند خوان و کنند سور
زهی دست وزارت از تو با زور
ندیده چشم گیتی چون تو دستور
ربیب الدین و دولت ای ز رایت
گرفته دین و دولت حظ موفور
به تو بنیاد دولت سقف مرفوع
[...]
اگر چون زر نخواهی روی عاشق
منه بر گردن چون سیم سنگور
جهان از زشت قوادان تهی شد
که حمال فقع باید همی حور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.