گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند

تن خاکی طلب جان چه کند گر نکند

هر گدائی که مقیم در سلطان گردد

روز و شب خدمت دربان چه کند گر نکند

بینوائی که برو لشکریان جور کنند

روی در حضرت سلطان چه کند گر نکند

طالب وصل حرم در شب تاریک رحیل

تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند

آن نگارین مبرقع چو کند میل عراق

دلم آهنگ سپاهان چه کند گر نکند

چون زلیخا دلش از دست بشد ملکت مصر

در سر یوسف کنعان چه کند گر نکند

هرکه در پای گلشن برگ صبوحی باشد

صبحدم عزم گلستان چه کند گر نکند

زلف سرگشته که بر روی تو گشت آشفته

گرد رخسار تو دوران چه کند گر نکند

نتواند که زهجر تو ننالد خواجو

هر که خنجر خورد افغان چه کند گر نکند