جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند
تن خاکی طلب جان چه کند گر نکند
هر گدائی که مقیم در سلطان گردد
روز و شب خدمت دربان چه کند گر نکند
بینوائی که برو لشکریان جور کنند
روی در حضرت سلطان چه کند گر نکند
طالب وصل حرم در شب تاریک رحیل
تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند
آن نگارین مبرقع چو کند میل عراق
دلم آهنگ سپاهان چه کند گر نکند
چون زلیخا دلش از دست بشد ملکت مصر
در سر یوسف کنعان چه کند گر نکند
هرکه در پای گلشن برگ صبوحی باشد
صبحدم عزم گلستان چه کند گر نکند
زلف سرگشته که بر روی تو گشت آشفته
گرد رخسار تو دوران چه کند گر نکند
نتواند که زهجر تو ننالد خواجو
هر که خنجر خورد افغان چه کند گر نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و وابستگی عمیق به معشوق و وطن است. شاعر به بیان احساسات و تصورات مختلفی میپردازد که در صورت عدم برآورده شدن آرزوها و خواستهها، چه بر سر دل و جان آدمی میآید. در هر بیت، تصویرهایی از جدایی، اشتیاق و ناامیدی به نمایش گذاشته میشود. شاعر از پدیدههای مختلفی مانند خدمت به سلطان، روی آوردن به محبوب و دلباختگی به زیبایی میگوید و به حسرتها و دلتنگیهای ناشی از دوری از محبوب پرداخته است. نهایتاً، ابراز میکند که نمیتوان از این جداییها و غمها ناله نکرد و نشاندهنده عمق درد و رنج ناشی از عشق است.
هوش مصنوعی: اگر جان وطن به عشق معشوق چیزی نگوید، چه خواهد شد؟ و اگر این بدن خاکی به دنبال جان باشد و حرکت نکند، چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: هر فرد فقیر و نیازمندی که در کنار سلطانی زندگی کند، اگر در این مدت به خدمتکاران دربار توجهی نکند، چه فایدهای برایش دارد؟
هوش مصنوعی: بینوایی که در برابر ظلم و ستم قرار دارد و نمیداند با لشکریان ظالم چگونه برخورد کند، چه باید کند اگر نتواند از خود دفاع کند.
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی وصال محبوب است، در شب تاریک و در مسیری پرخطر چگونه میتواند به خود تکیه کند، اگر که نتواند؟
هوش مصنوعی: وقتی آن دختر زیبای پوشیده از چادر، به سمت عراق میرود، دل من که شوق سپاهان را دارد، چه حسی خواهد داشت اگر او نرود؟
هوش مصنوعی: چون زلیخا دلش را به خاطر یوسف از دست داد، حالا ملکه مصر است؛ اما اگر یوسف را نبیند، چه کار میتواند بکند؟
هوش مصنوعی: هر کس که در کنار گلستان بیدار شده باشد، صبحگاه چه میتواند بکند اگر به سوی گلستان نرود؟
هوش مصنوعی: زلفهای درهم و آشفتهات که بر روی تو جلوهگر شده، اگر چهرهات به دورانی بیفتد، چه بر سرش خواهد آمد، اگر که این کار را نکند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که از جدایی تو رنج میبرد نمیتواند شکایت کند، چون کسی که ضربه خنجر میخورد، چه میتواند بکند جز اینکه ناله کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.