چه کسانند که در قصد دل ریش کسانند
با من خسته برآنند که از پیش برانند
می کشند از پی خویشم که بزاری بکشندم
که مرا تا نکشند از غم خویشم نرهانند
صبر تلخست و طبیبان ز شکر خنده ی شیرین
همچو فرهاد بجر شربت زهرم نچشانند
ایکه بر خسته دلان می گذری از سر حشمت
هیچ دانی که شب هجر تو چون می گذرانند
گر توانی بعنایت نظری کن که ضعیفان
صبر از آن نرگس مخمور توانا نتوانند
چه تمتّع بود ارباب کرم را ز تنعم
گر نصیبی بگدایان محلّت نرسانند
بجز از مردمک دیده اگر تشنه بمیرم
آبم این طایفه بی روی تو بر لب نچکانند
آنچنان بسته ی زنجیر سر زلف تو گشتم
که همه خلق جهانم ز کمندت نجهانند
عارفان تا که بجز روی تو در غیر نبینند
شمع را چون تو بمجلس بنشینی بنشانند
جز میانت سر موئی نشناسیم ولیکن
عاقلان معنی این نکته ی باریک ندانند
خواجو از مغبچگان روی مگردان که ازین روی
اهل دل معتکف کوی خرابات مغانند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم دل صحبت میکند و به احساساتی چون رنج، عشق و بیخبری دیگران اشاره میکند. او اشاره میکند که کسانی هستند که به دنبال رنجاندن او هستند و نمیگذارند از غم رها شود. صبر او تلخ است و پزشکان نیز به او کمک نمیکنند. شاعر از محبوبش میخواهد که به ضعفا توجه کند و میگوید که او بدون دیدن محبوبش نمیتواند زنده بماند. او به شدت به زلف محبوبش وابسته است و احساس میکند که تمام دنیا در اسارت آن زیبایی است. در نهایت، او از محبوبش درخواست میکند که به او توجه کند و اشاره میکند که اهل دل تنها به تماشای عشق و زیبایی او مشغولاند.
هوش مصنوعی: چه کسانی هستند که در فکر و نیت خود دلهای دیگران را میشکنند؟ آنها با من خسته و ناتوان هستند و تنها هدفشان این است که مرا از پیش خود برانند.
هوش مصنوعی: میکشند تا من را بکشند، اما تا زمانی که از غم و درد خودم رها نشوم، این کار را نمیتوانند انجام دهند.
هوش مصنوعی: صبر کردن سخت و دشوار است و پزشکان، مانند فرهاد، حتی وقتی که شکر شیرین در اختیار دارند، نمیگذارند که از زهر برای درمان استفاده کنند.
هوش مصنوعی: ای آن که با شکوه و عظمت از کنار دلهای خسته میگذری، آیا میدانی که شبهای بیتابی و دوری تو چگونه بر دلها میگذرد؟
هوش مصنوعی: اگر میتوانی، با لبخند و توجهی به من بنگر که ضعیفان نمیتوانند از زیبایی و خواب آلودگی چشمان تو صبر کنند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اربابان بخشش و کرم، از زندگی راحت و لذتها چه بهرهای خواهند برد، اگر نتوانند بخشی از این نعمتها را به نیازمندان و فقرا برسانند؟ به عبارت دیگر، خوشی و برخورداری واقعی زمانی معنا پیدا میکند که به دیگران نیز کمک شود و سهمی از آن به کسانی که به کمک نیاز دارند، داده شود.
هوش مصنوعی: اگر به جز مردمک چشمم کسی را نداشته باشم، حتی اگر از تشنگی بمیرم، این گروه هرگز آب را بر لبانم نمیگذارند.
هوش مصنوعی: من به قدری در اسارت زلف تو گرفتار شدم که همهی مردم جهان نتوانند از چنگال تو بگریزند.
هوش مصنوعی: عارفان زمانی که به غیر از چهره تو چیزی ننگرند، در حضور تو همچون شمع میدرخشند و وقتی تو به مجلسی بیایی، آن نور را خاموش میکنند.
هوش مصنوعی: ما تنها در میان تو چیز کوچکی را میشناسیم، اما عاقلها نمیفهمند که این نکته چه معنای عمیقی دارد.
هوش مصنوعی: خواجو از کسانی که مینوشند و در حال خوشگذرانی هستند روی خود را برگردان، زیرا اهل دل و عارفان به خاطر عشق و شوق به معشوق در کنار این خرابات و میخانهها اعتکاف کردهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ده نشینان جهان در طلب ملک جهانند
در پی تخت کیانند و ندانی که کیانند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.