گنجور

 
 
 
اسیری لاهیجی

لعل لب تو از می ناب اولیتر

دندان تو از در خوشاب اولیتر

در خورد دلم بجز لب لعل تو نیست

زان رو که شراب با کباب اولیتر

میرداماد

در ساغر دل خون ز شراب اولیتر

در سینه سنان بجای خواب اولیتر

ویرانه تن نه جای آبادانی ست

این دیر بلا همان خراب اولیتر

قدسی مشهدی

در پرده ز محتسب شراب اولی‌تر

پوشیدن کار ناصواب اولی‌تر

فعل بد خویش را نهان می‌دارم

باشد رخ زشت در نقاب اولی‌تر

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه