گنجور

 
خواجوی کرمانی

چون شاهد مه غره غرّا بنمود

مشگین خط شام چین ز گیسو بشود

دفتر بکفم بود و سرشکم ناگاه

موجی بزد و سفینه از من بربود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode