میا در قلب ای دل که بازی نیست جانبازی
مکن بر جان خویش آخر ز راه کین کمین سازی
همان بهتر که باز آئی از این پرواز بی حاصل
که کبک خسته نتواند که با بازان کند بازی
چه می سوزیم و می سازیم همچون عود در چنگت
چرا ای مطرب مجلس دم با ما نمی سازی
چه باشد چون من نالان بضربت گشته ام قانع
اگر یک نوبتم در برکشی چون ساز و بنوازی
دلم را گر نمی خواهی که سوزی ز اتش سودا
ز خال عنبرین فلفل چرا بر آتش اندازی
بر افروزی روان حسن اگر عارض برافروزی
براندازی بنای عقل اگر برقع براندازی
چرا باید که خون عالمی ریزی و عالم را
ز مردم باز پردازی و با مردم نپردازی
نباشد عیب اگر گردم قتیل چشم خوانخوارت
که هم روزی شهید آید به تیغ کافران غازی
بترک جان بگو خواجو گرت جانانه می باید
که در ملکی نشاید کرد سلطانی به انبازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و درونی شاعر درباره عشق و زندگی اشاره میکند. میا (شاعر) از دل تنگی و درد ناشی از بازیهای عشق و فاصله با محبوبش ناله میکند. او نسبت به بیفایده بودن برخی تلاشها و پروازهای بیهدف اندیشه میکند و از ناتوانی در برابر جدایی و مشکلات روحی سخن میگوید. شاعر از مطرب میخواهد که همراهی بیشتری با او داشته باشد و از آتش عشق و احساساتش میگوید. او همچنین به این نکته اشاره میکند که گاهی عشق میتواند جان انسان را تهدید کند، اما این به معنای نداشتن ارزشی برای آن عشق نیست. در نهایت، خواجو (شاعر) بر اهمیت عشق و عواطف انسانی تأکید میکند و این که نمیتوان در عرصه عشق و روابط انسانی مانند بازیهای سیاسی عمل کرد.
هوش مصنوعی: ای دل، در دل خود آتش نگذار که این بازی نیست. جان خود را به خطر نینداز، زیرا در انتها ممکن است دسیسهای در کمین باشد.
هوش مصنوعی: بهتر است که بازنگردی و در این پرواز بیفایدهی خود باقی نمانی، زیرا کبکی که خسته شده نمیتواند با بازان بازی کند.
هوش مصنوعی: ما همچون عودی در چنگ تو میسوزیم و میسازیم، چرا ای نوازنده مجلس با ما همصدا نمیشوی؟
هوش مصنوعی: من به خاطر ضربههایی که خوردهام، نالان و دلسرد هستم، ولی اگر فقط یک بار تو مرا در آغوش بگیری، رضایت میدهم.
هوش مصنوعی: اگر دل مرا نمی خواهی که با سوز آتش عشق بسوزد، پس چرا از زیبایی و جذابیت تو بر آتش احساساتم می افزایی؟
هوش مصنوعی: اگر جمال و زیباییات را نشان بدهی، باعث شعف و شورو حال میشوی. اما اگر عقل و اندیشه را با جلوههایت در هم بکنی، همچون برچیدن پردهای از مقابل حقیقت، اندیشهها را به چالش میکشی.
هوش مصنوعی: چرا باید بیجهت باعث رنجش و نابودی دیگران شوی، در حالی که میتوانی با مردم همراهی کنی و از آنها دور نشوی؟
هوش مصنوعی: اگر من در چشمان معشوق تو به کام مرگ بیفتم، عیبی ندارد؛ چون روزی نیز شهیدی به دست کافران به شهادت میرسد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی با عشق زندگی کنی، باید به خواجو بگویی که در این دنیا نمیتوان به راحتی فرمانروایی کرد وقتی که با کسی همدل و همزبان نباشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی
چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی
امیر عالم عادل نبیره خسرو غازی
جلال دولت عالی امین ملت تازی
ملک بو احمد محمود زیبای سرافرازی
شهنشاهی که روز جنگ با شیران کند بازی
ایا شاه جهانداری که فردی و بی انبازی
[...]
جهان بازی گری داند مکن با این جهان بازی
که در مانی به دام او اگرچه تیز پر بازی
برآوردم چو کاخی خوب و اکنون میفرود آرد
برآورده فرود آری نباشد کار جز بازی
چه باشد بازی آن باشد که ناید هیچ حاصل زو
[...]
جلال امت مختار و تاج ملت تازی
کزو باشد بزرگان را بزرگی و سرافرازی
آیا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی
چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.