خیز و در بحر عدم غوطه خور و ما را بین
چشم موج افکن ما بنگر و دریا را بین
اگر از عالم معنی خبری یافته ئی
بر گشا دیده و آن صورت زیبا را بین
چه زنی تیغ ملامت من جان افشانرا
عیب وامق مکن و طالعت عذرا را بین
حلقه ی زلف چو زنجیر پریرویان گیر
زیر هر موی دلی واله و شیدا را بین
باغبان گر ز فغان منع کند بلبل را
گو نظر باز کن و لاله حمرا را بین
ای سراپرده بدستان زده بر ملک فنا
علم از قاف بقا برکش و عنقا را بین
گر بدل قائل آن سرو سهی بالائی
سر بر آر از فلک و عالم بالا را بین
چون درین دیر مصوّر شده ئی نقش پرست
شکل رُهبان چکنی نقش مسیحا را بین
دفتر شعر چه بینی دل خواجو بنگر
سخن سحر چه گوئی ید بیضا را بین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.