گنجور

 
خاقانی

تیره‌زلفا بادهٔ روشن کجاست

دیروَصلا رطلِ مردافکن کجاست؟

جرعه زراب است بر خاکش مریز

خاک‌مردِ آتشین‌جوشن کجاست؟

حلقهٔ ابریشم آنک ماه نو

لحن آن ماه بریشم‌زن کجاست؟

از دغابازان نو یک جنس کو

وز حریفان کهن یک تن کجاست؟

در جهانی کو نه مرد است و نه زن

جز مخنث مرد کو یا زن کجاست؟

در شعار بندگی یاقوت‌وار

چون شبه آزاددل جز من کجاست؟

سنگ دربر می‌دود گیتی چو آب

کاب عیشی یا دلی روشن کجاست؟

خام‌گفتار است خاقانی از آنک

پخته رنگی سوخته خرمن کجاست