دست از دو جهان کشیده خواهم
یک اهل به جان خریده خواهم
گوئی که رسم به اهل رنگی
از طالع بررسیده خواهم
جستم دل آشنا و تا حشر
گر جویم هم ندیده خواهم
نوشی به یقین نماند لیکن
زهری به گمان چشیده خواهم
تا خوشی نفسی به دست نارم
بیپای به سر دویده خواهم
از ناوک صبح بهر روزی
صد جوشن شب دریده خواهم
تا گوهری در کنار ناید
چون بحر نیارمیده خواهم
از روزن هر دلی چو خورشید
هر لحظه فرو خزیده خواهم
گر سایهٔ دوستی ببینم
چون سایه ز خود رمیده خواهم
بس مار گزیدهٔ وجودم
هم غار عدم گزیده خواهم
چون تشنه شوم به رشتهٔ جان
آبی ز جگر کشیده خواهم
چشمم می لعل راوق افشاند
دانست که می ندیده خواهم
هم زهر دهد چو شاخ سنبل
گر نیشکری گزیده خواهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به دنبال رهایی از دنیا و تعلقات آن است. او میخواهد از دنیای رنگ و ظواهر فاصله بگیرد و به جهانی عمیقتر و معنویتر برسد. او به دنبال گمشدهای است که برایش آشنا و دلنشین باشد و حاضر است از تمام لذات دنیوی گذر کند. هرچند میداند که هر نوشیدنی نمیتواند دائمی باشد، اما به دنبال چشیدن زهر و تلخیهایی است که شاید به او آموزههای از درد و رنج بدهد. شاعر تمایل دارد به روشنی و دوستیهایی که راستین نیستند، بیاعتنا باشد و در عوض در جستجوی عمق وجود خود برآید. او به مسأله وجودی و حسرتهایش اشاره میکند و از خلوص و معنویت چشمپوشی نمیکند. در واقع، این شعر نمایانگر تلاش شاعر برای جستجوی حقیقت در دل تاریکیهای زندگی است.
هوش مصنوعی: من از دو دنیای مادی و دنیای دیگر دست میکشم و فقط شخصی را میخواهم که به قیمت جانم به دست آوردهام.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که میخواهم برای اهل علم و هنر با تجربه و دانشی از سرنوشت جدیدی روبهرو شوم.
هوش مصنوعی: در پی دل آشنا هستم و حتی اگر تا روز قیامت هم به دنبال آن بگردم، باز هم نمیخواهم که آن را ندیده پیدا کنم.
هوش مصنوعی: بهطور قطع نوشیدنی خوشمزهای باقی نخواهد ماند، اما به احتمال زیاد سمی را خواهم چشید.
هوش مصنوعی: من به دنبال شادی و لذت هستم و میخواهم تلاش کنم تا به آن چه که میخواهم برسم.
هوش مصنوعی: من برای هر روزی که آغاز میشود، باید از سپر شب که پارهپاره شده، استفاده کنم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گوهری در کنارم نیست، مانند دریا که بیمحتواست، چیزی نخواهیم داشت.
هوش مصنوعی: هر دلی را همانند خورشید، هر لحظه با نور و روشنی خود روشن میکنم.
هوش مصنوعی: اگر سایهٔ دوستی را ببینم، مانند سایهای که از خود فرار کرده باشد، من هم از آن دور خواهم شد.
هوش مصنوعی: من که در زندگی بارها درد و رنج را تجربه کردهام، حالا میخواهم به جایی بروم که هیچچیز وجود ندارد و از همه چیز آزاد شوم.
هوش مصنوعی: زمانی که تشنه میشوم، از عمق وجودم آبی میطلبم که با جانم به دست آوردهام.
هوش مصنوعی: چشم من مانند لعل، نور درخشانی میفشاند و میداند که من دیگر از شراب چشم او بیخبر نخواهم ماند.
هوش مصنوعی: اگرچه شاخ سنبل زهرآگین است، اما اگر بخواهم، میتوانم از نیش نیشکر هم بهرهمند شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.