دل دادم و کار برنیامد
کام از لب یار برنیامد
با او سخن از کنار گفتم
در خط شد و کار برنیامد
دل گفت حدیث بوسه میکن
اکنون که کنار برنیامد
در معنی بوسهٔ تهی هم
گفتم دو سه بار برنیامد
بس کردم ازین سخن که چندان
نقدی به عیار برنیامد
از هرکه به کوی او فروشد
جز من به شمار برنیامد
در راه غمش دواسبه راندم
یک ذره غبار برنیامد
مقصود نیافت هر که در عشق
خاقانی وار بر نیامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و ناکامی شاعر در عشق است. او به دل سپردن و تلاش برای رسیدن به محبوبش اشاره میکند اما در نهایت احساس میکند که هیچ نتیجهای نگیرد. شاعر از گفتگویی که با محبوبش داشته، یاد میکند که به نتیجه نرسیده و حتی در مورد بوسه نیز هیچ معنایی جز ناکامی درک نمیکند. او از ناامیدی خود در عشق سخن میگوید و به این موضوع اشاره میکند که هیچکس به هدف خود در عشق نرسیده است. بهطور کلی، این شعر احساس پوچی و عجز در مسیر عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دیدم که برایم عشق و محبت ارزش زیادی دارد، اما باوجود این که دل را به کسی سپردم، هیچ نتیجهای نگرفتم و خواستهام از طرف محبوب برآورده نشد.
هوش مصنوعی: با او در مورد موضوعی صحبت کردم، اما نتیجهای حاصل نشد و کار به جایی نرسید.
هوش مصنوعی: دل به زبان آمد و گفت که اکنون درباره بوسه گفتگو کنم، حالا که کنارم نیستی.
هوش مصنوعی: با اینکه چندین بار تلاش کردم تا توضیحی درباره بوسه بیمعنا بدهم، نتوانستم به نتیجه مطلوبی برسم.
هوش مصنوعی: من از این حرفها خسته شدم، چرا که هیچ ارزش واقعی از آن به دست نیامد.
هوش مصنوعی: هیچ کسی نیست که برای او در این عشق و دلدادگی به اندازه من فداکاری کرده باشد.
هوش مصنوعی: در مسیر اندوه او، تلاشی کردم اما هیچ نشانهای از غبار برنخاست.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق به اندازه خاقانی تلاش نکند، به هدف و مقصود خود نخواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.