ای رای تو صیقل اختران را
افسر توئی افسر سران را
خاک در تو به عرض مصحف
جای قسم است داوران را
هر هفته ز تیغ تو عطیت
هفت اقلیم است سروران را
در کعبهٔ حضرت تو جبریل
دست آب دهد مجاوران را
چون شاخ گوزن بر در تو
قامت شده خم غضنفران را
دایه شده بر قریش و برمک
صدق و کرم تو جعفران را
تا محضر نصرتت نوشتند
آوازه شکست دیگران را
کانجا که محمد اندر آمد
دعوت نرسد پیمبران را
گر دهر حرونیی نموده است
چون رام تو گشت منگر آن را
بنگر که چو دست یافت یوسف
چه لطف کند برادران را
از عالم زادهای و پیشت
عالم تبع است چاکران را
هم رد مکنش که راد مردان
حرمت دارند مادران را
قدرت ز برای کار تو ساخت
این قبهٔ نغز بیکران را
گر خاتم دست تو نزیبد
هم حلقه نشاید استران را
صحن فلک از بزان انجم
ماند رمهٔ مضمران را
هست از پی بر نشست خاصت
امید خصی شدن نران را
صاحب غرضند روس و خزران
منکر شده صاحب افسران را
تیغ تو مزوری عجب ساخت
بیماری آن مزوران را
فتح تو به جنگ لشکر روس
تاریخ شد آسمان قران را
رایات تو روس را علی روس
صرصر شده ساق ضمیران را
پیکان شهاب رنگ چون آب
آتش زده دیو لشکران را
در زهرهٔ روس رانده زهر آب
کانداخته یغلق پران را
یک سهم تو خضروار بشکافت
هفتاد و سه کشتی ابتران را
مقراضهٔ بندگان چو مقراض
اوداج بریده منکران را
بس دوخته سگ زنت چو سوزن
در زهره جگر مبتران را
اقبال تو کاب خضر خورده است
دل داده نهنگ خنجران را
وز بس که ز خصم بر لب بحر
خون رفت بریده حنجران را
هم بر لب بحر بحر کردار
خون شد چو شفق دل اشقران را
با ترکشت اژدهای موسی
بنمود مجوس مخبران را
در روم ز اژدهای تیرت
زهر است نواله قیصران را
چون از مه نو زنی عطارد
مریخ هدف شود مرآن را
گر زال ببست پر سیمرغ
بر تیر، هلاک صفدران را
بر تیر تو پر جبرئیل است
آفت شده دیو جوهران را
آن بیلک جبرئیل پرت
عزرائیل است جانوران را
بسته کمر آسمان چو پیکان
ماند به درت مسخران را
شیران شده یاوران رزمت
اقبال تو نجده یاوران را
سیمرغ به نامه بردن فتح
می رشک برد کبوتران را
نصرت که دهد به بد سگالت
هرا که برافکند خران را
با لطف تو در میان نهاده است
خاقانی امید بیکران را
کز لطف تو هم نشد گسسته
امید بهشت، کافران را
در مدحت تو به هفت اقلیم
شش ضربه دهد سخنوران را
شهباز سخن به دولت تو
منقار برید نو پران را
با گاو زری که سامری ساخت
گوساله شمار زرگران را
گر هست سخن گهر، چرا نیست
آهنگ بدو گهر خران را
گر شادی دل ز زعفران خاست
چون رنگ غم است زعفران را
تا حشر فذلک بقا باد
توقیع تو داد گستران را
در جنت مجلست چراگاه
آهو حرکات احوران را
بزمت فلک و سرات منزل
ماهان ستاره زیوران را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مدح و ستایش شخصیتی بزرگ و با عظمت میپردازد که بهعنوان منبع قدرت و اعتبار شناخته میشود. شاعر از صفات نیکو، قدرت و نفوذ این شخص صحبت میکند و او را بهعنوان پیشوای سران و رهبر مؤمنان معرفی میکند. او نیز بر تقدس و ارادت خویش به این شخصیت تأکید میورزد.
در شعر، نمادهایی از قدرت الهی و پیروزیهای بزرگ بهخصوص بر دشمنان و سلطنتهای جاهل ذکر شده است. قدرت و عظمت این شخصیت به گونهای توصیف میشود که گویی همه چیز در خلقت به فرمان اوست. نیکخواهی، صداقت و کرم وی نیز بهعنوان صفاتی بارز از او یاد میشود و از اینکه رویای انسانهای پست برای نابودی او به وقوع نمیپیوندد، سخن به میان میآید.
شاعر در انتها بر امید و دعای خود برای پیروزی، عزت و بقا این شخصیت به ویژه در دنیای معاصر تأکید میکند و از دیوانگی خصمها نسبت به او یاد میکند و آرزوی سلامتی و توفیق همیشگی را برای او دارد.
هوش مصنوعی: ای اندیشهٔ تو مانند یک صیقل، ستارهها را درخشان میکند و تو خود تاجی هستی بر سر سران و بزرگان.
هوش مصنوعی: خاک تو به اندازهی کتاب آسمانی ارزش دارد و برای داوران سوگند است.
هوش مصنوعی: هر هفته با نیرنگ تو، هدیههای جدیدی به سروران از هفت اقلیم میرسد.
هوش مصنوعی: در کعبهٔ تو، جبرئیل به زائران آب میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که مانند شاخ گوزنی در مقابل تو خم شدهام، نشاندهنده قدرت و هجومی است که از شیرها میآید.
هوش مصنوعی: مادران و پرورشدهندگان قریش و برمک، به صداقت و بخشندگی تو، جعفران متمایل شدهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر خدمات و یاریات، خبر پیروزی و شکست دیگران را به تو گزارش دادند.
هوش مصنوعی: جایی که محمد حضور دارد، دیگر نیازی به دعوت برای پیامبران نیست.
هوش مصنوعی: اگر زمانه من را آزرده خاطر کرده، نباید به آن توجه کنی؛ وقتی که مانند تو آرام و دلنشین شدم.
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن که وقتی یوسف به خواستهاش رسید، چگونه با مهربانی و بزرگواری با برادرانش رفتار کرد.
هوش مصنوعی: تو از خانوادهای با دانش به دنیا آمدهای و آنچه در مقابل تو قرار دارد، فقط تابع و جلوهگری از علم و دانش تو است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نباید با بیاحترامی به کسی، خصوصاً آنهایی که مقام مادران را دارند، برخورد کرد. مردان با عزت و شرافت همواره باید به حرمت خانواده و مادران احترام بگذارند و به هیچ عنوان نباید کسی را به راحتی رد یا تحقیر کنند.
هوش مصنوعی: قدرت الهی به خاطر انجام کار تو، این گنبد زیبا و بیپایان را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: اگر انگشتری که در دست تو است به دستت نیاید، پس حتی حلقه هم بر استران (مارهای بزرگ) شایسته نیست.
هوش مصنوعی: فضای آسمان مانند گوسفندانی است که در انتظار روزی هستند و ستارهها به این وضعیت مشهود و گریزان اشاره دارند.
هوش مصنوعی: انتظار رسیدن به خواستهها و آرزوها باعث میشود که تلاش بیشتری انجام دهیم و در این مسیر باید شجاع باشیم و از ترسها و موانع نرنجیم.
هوش مصنوعی: افرادی که هدف خاصی دارند، هم مانند روسها و هم مانند خزران، منکر و انکارکنندهی کسی هستند که مقام و سرداری دارد.
هوش مصنوعی: تیغ تو به قدری تیز است که بیماری آن مزوران را به عجب و حیرت انداخته است.
هوش مصنوعی: پیروزی تو در جنگ با لشکر روس، به یادگار تاریخ خواهد ماند و آسمان به مانند قرآنی روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: پرچمهای تو مانند بادهای تند، دلهای عمیق را متحول کرده است.
هوش مصنوعی: شهاب مانند تیر و رنگش مانند آب است و آتش آن، لشکر دیوان را هدف قرار داده است.
هوش مصنوعی: در زیبایی زن ایرانی، زهر تلخی نهفته است که حتی تیر پرشی خواهد توانست او را از پا درآورد.
هوش مصنوعی: یک قسمت از تو مانند سبزهای تازه و سرسبز، توانست هفتاد و سه کشتی ناقص را بشکافد و از هم بگسلد.
هوش مصنوعی: مقراضهٔ بندگان، مانند قیچیای است که در دست خداوند است و منکران را از خود دور میکند.
هوش مصنوعی: هر کس که به دشمنی و کینهورزی پردازد، همانند سوزنی است که در دل و جان دیگران وارد میشود و باید با دقت و احتیاط رفتار کند.
هوش مصنوعی: شما به کسی وصل شدهاید که دارای ویژگیهای خاص و منحصر بهفرد است، و در این مسیر احساسات عمیقی را تجربه میکنید. دل و جان شما به دنبال هویتی جدید و فریبندهاند که ممکن است خطرناک یا چالشبرانگیز باشد.
هوش مصنوعی: به خاطر دشمنی بسیار، بر لبه دریا خون ریخته شد و گردنهای بریده افتاد.
هوش مصنوعی: در کنار دریا، آب و هوا به رنگ قرمز درآمد و این حالت دلهای سرخ را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: با تیری که موسی پرتاب کرد، اژدهای او را به نمایش گذاشت و خبرچینان مجوس را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: در روم، تیر تو به مانند زهر است و باعث آسیب به نوالههای قیصران میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که ماه نو به آسمان میآید، سیارههایی مانند عطارد و مریخ هم تأثیر خود را نشان میدهند و ممکن است به هدفی مهم دست یابند.
هوش مصنوعی: اگر زال، پر سیمرغ را بر تیر ببندد، به هلاکت صفدران (دلاوران) خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: پر جبرئیل بر تیر تو نشسته است، و این تیر باعث شده که دیوها و موجودات زشت از جوهر خود افت کنند.
هوش مصنوعی: آن موجودی که جبرئیل را نشان میدهد، در واقع تجسم روح و جان است که عزرائیل، فرشته مرگ، آن را به دنیای جانوران میارد.
هوش مصنوعی: آسمان چون تیرکمانی محکم شده، و در مقابل در تو، مسخرهکنندگان ایستادهاند.
هوش مصنوعی: یاران تو، همچون شیران، در میدان نبرد به یاری تو آمدهاند و اقبال تو به همراهی آنها ست.
هوش مصنوعی: سیمرغ خبر پیروزی را با نامهای فرستاد و این کارش باعث حسادت کبوتران شد.
هوش مصنوعی: هر کس که به تو یاری برساند، مانند ابر سیلابی خواهد بود که درفش و قدرت را به زمین میزند و بر خرها غلبه میکند.
هوش مصنوعی: با مهربانی تو، خاقانی امیدی بیپایان را در دل قرار داده است.
هوش مصنوعی: به خاطر لطف تو، امید به بهشت برای کافران هم قطع نشده است.
هوش مصنوعی: سخنوران در ستایش تو میتوانند در هفت اقلیم به شکلی نیکو و تاثیرگذار سخن بگویند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که گفتار و بیان زیبا و شگفتانگیز تو به قدری ارزشمند است که حتی پرندهی جوان و تازهبال نیز تحت تاثیر آن قرار میگیرد و به آرامی به تو نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به داستان گوساله سامری اشاره دارد که از طلا ساخته شده بود و قوم بنیاسرائیل را به فرقهپرستی و گوسالهپرستی کشاند. در واقع، این جمله به نمادین بودن ثروت و نعمتهایی که ممکن است انسانها را به انحراف بکشاند، اشاره دارد. به نوعی میگوید که برخی از افراد ممکن است چشم به زیباییها و تجملات دوخته و از راه درست منحرف شوند.
هوش مصنوعی: اگر سخنی ارزشمند وجود دارد، پس چرا افرادی بیارزش به آن گوش نمیدهند؟
هوش مصنوعی: اگر شادی دل مانند رنگ زعفران است، پس چرا رنگ غم هم شبیه زعفران است؟
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، این امضا و دستور تو برای نویسندگان و نوشتافزارها باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: در بهشت، نشستهای که جا برای چرا کردن آهوها وجود دارد و حرکات زیبا و دلانگیز آنها را تماشا کنی.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف زیباییها و آثاری اشاره دارد که در آسمان وجود دارند. در آن از حرکت و چرخش آسمان و همچنین از منزلگاه ستارهها و زینتهایی که در آن موجود است سخن گفته شده است. این توصیف به نوعی زیباییهای کیهانی و مسیری که این نورها طی میکنند را به تصویر میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح است کمانکش اختران را
آتش زده آب پیکران را
هنگام صبوح موکب صبح
هنگامه دریده اختران را
بر صرع ستارگان دم صبح
[...]
آتش زده ایم اختران را
افروخته شمع خاوران را
پرورده، در آستین مژگان
اشکم، دریای بی کران را
از محشر داغ سینهٔ من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.