گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

گفتم که مرا بر تو ببوسی نازست

گفتا که زرت چاره اراینت آزست

گفتم: نه تو دانی که مرا زر نبود

گفتا که برو ، اوام را در بازست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode