گنجور

 
 
 
امیر معزی

خور گوید کاشکی که زرین تنمی

تا جام شراب شاه شیر اوژنمی

مه‌ گوید کاشکی من از آهنمی

تا نعل ستور شاه‌گیتی‌، منمی

مولانا

من من نیم و اگر دمی من منمی

این عالم چو ذره بر هم زنمی

گر آن منمی که دل ز من برکنده است

خود را چو درخت از زمین برکنمی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه