کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۵ هان ای دل هرزه گوی ناپابرجای برخاسته یی بقصد آن شهر آرای از پای در آیی تو ز برخاستت بنشین تو شمع تا بمانی بر پای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت نغز به دل میگوید که از جایی که بیثبات و ناپایدار است، برنخیزد و به جایی برای ماندن برود. دل باید مانند شمعی بنشیند تا بتواند پایدار بماند و روشنایی خود را حفظ کند.
هوش مصنوعی: ای دل بیزبان و پریشان، در این دنیا چنان درحال جستجو هستی که با هدف رسیدن به یک زیبایی و آرایش خاص، در جستوجو و تلاش هستی.
هوش مصنوعی: اگر از پا افتادی، بهتر است که بنشینی و مانند شمعی باشی که همچنان میتابد و میسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای
تا چند روم دربدر و جای به جای
یا خانه امید مرا در دربند
یا قفل مهمات مرا دربگشای
از بهر خدای اگر تویی سرو سرای
یکباره ز من باز مگیر ای بت پای
دیدار عزیز کردی ای بار خدای
سیمرغ نهای روی رهی را بنمای
زانگه که مرا بیافریده است خدای
هر روز فزون بود مرا دانش و رای
گر بفکندم طعنه بدگوی ز پای
بتواند کند کوه را باد ز جای
بر شعر مرا دلیست ای بار خدای
در مدح و ثنای خسرو مدح آرای
می بترکدم دل اندرین تنگی جای
از بهر خدای را دوایی فرمای
در کارگه کوزهگری کردم رای
در پایه چرخ دیدم استاد بپای
میکرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.