گنجور

 
 
 
مولانا

بر گردن ما بهانه‌ای خواهی بستن

وز دام و دوال ما نخواهی رستن

بالا نگران شدی که بیگانه شده است

دف را بمیفشان که نخواهی رفتن

واعظ قزوینی

خواهی که شود بر سر خلقت مسکن

اول باید خاک قدمها گشتن

تا آب بپای نخل نگذارد سر

کی بر سر شاخ میتواند رفتن؟!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه