اسبی دارم که دور از اسبت
همواره در آرزوی کاهست
می خسبد روز همچو شب زانک
آفاق بچشم او سیاهست
در خاک ز بهر قوت، خاشاک
می جوید ازین سبب دو تا هست
پوشیده پلاس و خاک بر سر
پیوسته ز جوع داد خواهست
آسوده بماند پشتش از زین
زانکش شکم تهی پنا هست
زین پس نرود پیاده یک گام
کان گوشه نشین نه مرد را هست
در تک ببرد سبق بر این اسب
چو بین اسبی که جفت شاهست
بد تر جایی بمذهب او
در زیر سپهر پایگا هست
نه کاه در و ، نه جو، نه سبزه
این آخر او چه جایگاهست؟
افسانۀ جو فرامشش شد
زیرا که ندید دیر گا هست
این حال جوست و بی تکلف
تا کاه نخورد یک دو ما هست
تا روزه بشب بدان گشاید
ترتیب ببرگش آب چا هست
تیغی یمنی بخورد روزی
... ا هست
دندان گیرد ز روی من زانک
با کاه بر نگش اشتبا هست
عالم همه تا بگاه دیوار
بر گرسنگی او گوا هست
فریادش اگر رسی کنون رس
کش حال ز حد برون تبا هست
تو غره مشو که می زند دم
یک دم باشد زنیست تا هست
یک بار الحمد و تو بری کاه
در کارش کن که بی گنا هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از اسب خود سخن میگوید که به خاطر دوری از اسب دیگرش، همیشه در فکر کاه و علوفه است و روزهایش را به خواب میگذراند. این اسب با وجود گرسنگی و کمبود غذا، به سرچشمهای که در آن کاه و علوفه وجود ندارد، امیدی ندارد و در رنج و مضیقه به سر میبرد. او با اینکه از زین آسوده است، اما به خاطر گرسنگی و خالی بودن شکمش نمیتواند راحت زندگی کند. در نهایت، شاعر به بیفایده بودن امید به غذا و علوفه برای اسب اشاره کرده و او را در حالت ناکامی و نگرانی نشان میدهد. این شعر بیانگر درد و رنج موجودات در جستجوی روزی و غفلت انسانها از نیازمندیهایشان است.
هوش مصنوعی: من اسبی دارم که حتی وقتی دور از او هستم، همیشه برایش دلتنگی میکنم و به یادش هستم.
هوش مصنوعی: روز همچون شب میگذرد، زیرا که همه چیز برای او تیره و تار به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن قوت و روزی، خاشاک را در خاک جستوجو میکند. به همین دلیل، دو نوع چیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، به وضعیتی اشاره شده که شخصی به خاطر گرسنگی و تنگدستی به شدت دچار سختی و رنج شده است. او لباسهای کهنه و پاره به تن دارد و خاک بر سرش ریخته است، که نماد غم و اندوه اوست. این فرد از سختی و مشکلات خود داد میزند و درخواست کمک و نجات میکند.
هوش مصنوعی: به آرامش و راحتی میتواند در پس از زین بنشیند، زیرا درونش خالی از خوراک است.
هوش مصنوعی: از این به بعد، هیچکس بیدلیل و بیهدف قدمی برنمیدارد، چرا که آن کسی که در گوشه نشسته، شایستگی مردان را ندارد.
هوش مصنوعی: اگر که تنها بر روی این اسب شتاب بزنم، مانند این است که اسبی را ببینم که به همراه شاه میدود.
هوش مصنوعی: بدتر از آن، جایی که مذهب او در زیر آسمانها قرار دارد، نیست.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به جایی اشاره میکند که هیچ چیز از زندگی و طبیعیات وجود ندارد. نه علف و گیاه، نه دانه و غلات، و نه هیچ نشانهای از زندگی و سرسبزی. این مکان بهنظر خالی و بیمعنا میرسد، و شاعر از این حال و هوا احساس سرگشتگی و حیرت میکند.
هوش مصنوعی: قصهای که در مورد جریان آب بوده، فراموش شده است، زیرا او نتوانسته است دیر یا زود بودن آن را ببیند.
هوش مصنوعی: این حالت بیپیرایه و سادهای است که به صورت طبیعی ادامه دارد و همچنان بر سر پاست تا زمانی که هیچ مانعی سر راهش قرار نگیرد.
هوش مصنوعی: به زودی روز به شب میرسد و در این شب، روزها به آرامی به پایان خواهند رسید. به همین ترتیب، چشمه آب هم همواره جاری است.
هوش مصنوعی: روزی شمشیری یمنی به کار میآید... که در آن قوت و توانایی نهفته است.
هوش مصنوعی: لبخند من سبب میشود که دندان بر روی لبانم بیفتد، زیرا که زیبایی و شادابی من به قدری است که نمیتوان از آن گذشت.
هوش مصنوعی: تمام جهان تا صبح، دیوار بر گرسنگی او شاهد است.
هوش مصنوعی: اگر صدای او را بشنوی، اکنون به حدی رسیده که حالش از کنترل خارج شده و به خطر افتاده است.
هوش مصنوعی: به خودت نبال که فقط یک لحظه است که میزند، یک دم بیشتر نیست، تا زمانی که وجود دارد.
هوش مصنوعی: یک بار شکر و سپاسگزاری کن و در کار او تدبیری کن که او بیگناه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.