صوفی نهاد عادت اسبم تو کّلست
قانع بود بهر چه خداداد، می خورد
نه رسم ادّخار شناسد نه جمع لوت
هر چه آیدش بدست بننهاد می خورد
بی زحمت غراره و انبار و توبره
روزیّ خویش از عدم آباد می خورد
زنبیل و دلو کهنه و جاروب و بوریا
هر چ آن بیافت فارغ و آزاد می خورد
هر کاه گل که از نم باران علی الفتوح
از بام و در در آخرش افتاد می خورد
وقتی به ژاژ خایی شاگرد بنده بود
و اکنون بعلم من به از استاد می خورد
دشنام زشت می دهدم زان بهر دو گام
چون حدّ قذف چوبی هشتاد می خورد
چون نیستش ز بی علفی قوّت نهوض
بیچاره تازیانۀ بیداد می خورد
روز و شبش به وعدۀ تو دم همی دهم
وازان دمم که زندگیش باد می خورد
اسبی که انده علفش خاطرم بسوخت
وصفش کجا درین دل ناشاد می خورد
از عشق کاه بر رخ من بوس می دهد
بر یاد سبزه خنجر پولاد می خورد
تا می کند ز وعدۀ کاه و جو تو یاد
ای بس گرسنگس که بدان یاد می خورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زندگی ساده و بیدغدغه یک صوفی میپردازد که به آنچه خداوند به او داده قانع است. او از زحمت و تلاش برای جمعآوری زر و مال دوری میجسته و هر آنچه به دستش میرسد را با شکرگزاری میخورد. تصویر اسب نیز به عنوان نمادی از کمبود و عرفان در زندگی او به کار رفته است. شاعر از عشق و یاد آنچه که در گذشته بوده سخن میگوید و نشان میدهد که این یادها حتی در حال گرسنگی نیز به زندگی او معنی میدهند. در نهایت، او نشان میدهد که گرسنگی و فقر نتوانسته است روح او را تضعیف کند و او همچنان به زیباییها و یادهای ساده زندگیاش وفادار است.
هوش مصنوعی: صوفی گفت عادت من این است که همیشه راضی باشم و از آنچه خدا داده است استفاده کنم، حتی اگر فقط یک نوشیدنی باشد.
هوش مصنوعی: نه عادت جمعآوری و پسانداز را میشناسد، نه هر چیزی که به دستش میرسد را نگه میدارد؛ هر چه به دستش بیفتد، میخورد و از آن استفاده میکند.
هوش مصنوعی: بدون زحمت و تلاش، از عدم و بیپناهی، روزی خود را به دست میآورد و ذخیره میکند.
هوش مصنوعی: زنبیل و دلو و جاروب و بوریا همه چیزهایی هستند که کهنه شدهاند. اما اینها هرچه میافتند، بیهیچ دغدغهای و به راحتی به کار خود ادامه میدهند و زندگی ساده و بیخرابی دارند.
هوش مصنوعی: هر کاهگلی که از باران به زمین بیفتد، نشانهای است از اینکه زندگی در حرکتی دائمی است و هر چیزی که به زمین میافتد، به نوعی در این چرخه طبیعی شرکت دارد. در پایان، همه چیز در مسیر خود به زمین برمیگردد و این امر بخشی از نظم طبیعت است.
هوش مصنوعی: در گذشته، کسی که فقط به شلوغکاری و حرف زدن مشغول بود و شاگرد من بود، حالا با علم و دانشی که دارم، به مراتب از استادش بهتر شده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر دو قدم، ناسزا میگویم، در حالی که مجازات تهمت به دیگران هشتاد ضربه شلاق است.
هوش مصنوعی: به دلیل کمبود منابع و امکانات، تازیانۀ ظلم بر بدبختیها و مشکلات این قوم افزوده میشود و آنها نمیتوانند به پیشرفت و حرکت خود ادامه دهند.
هوش مصنوعی: من روز و شب منتظر وعده تو هستم و زندگیام را به خاطر آن وعده در انتظار میگذرانم.
هوش مصنوعی: اسبی که یادش باعث نگرانی و ناراحتیام شده، چگونه میتوانم توصیفش را در این دل غمگین بگویم؟
هوش مصنوعی: عشق به قدری قوی است که حتی یک کاه کوچک بر روی صورتم محبت میگذارد و در یاد سبزه، خنجر سخت و تیز را از یاد میبرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی افراد حتی از یادآوری وعدههای ساده و کماهمیت هم به نفع خود بهره میبرند، مانند کسانی که برای ارضای گرسنگی خود به یاد وعدههای غذایی میافتند و از آن استفاده میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.