ای به یاد خلق تو در بزم چرخ
زهره نوشیده فراوان جامها
ساعد کلک تو از چاه دوات
می برآرد آرزو را کامها
داده بر دست سعادت هر زمان
سعد اکبر سوی تو پیغامها
هست احسان تو از انواع لطف
بر ره دلها نهاده دامها
از بن دندان شکسته قهر تو
حاسدان را کامها در کامها
نوک ناوک میشود از سهم تو
دشمنان را موی بر اندامها
نامداران در جهان هستند لیک
سعد دین اصلست و دیگر نامها
مملکت را میدهد هر ساعتی
جنبش کلکت ز نو آرامها
میکند پیوسته جود عام تو
در حق اهل هنر انعامها
با دعاگو نیز هم فرمودهای
نوع انعامی درین ایّامها
نیست بر رای منوّر مختفی
کاصل اتمامست در اکرامها
گرچه بر من واجبست از روی طبع
احتراز از جنس این اقدامها
گر ز تو مجری نگردد این برات
ما و شعر و زحمت و ابرامها
ور جزینت زحمتی دیگر دهم
پس تو دانی آنگه و دشنامها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در میان شاه و او پیغامها
شاه را پنهان بدو آرامها
بر زبان نیزش دهم پیغامها
کان جماعت را نبردم نامها
عدل باشد پاسبان نامها
نی به شب چوبک زنان بر بامها
داد آدم پس خبر زآن نامها
یعنی از آن رتبه ها و اکرامها
وارهان نامیده را از نامها
ساز با خم در گذر از جامها
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.