شمارهٔ ۵۴
گل زرشک تو پیرهن بدرد
روی تو پرده بر سمن بدرد
چون زند غمزۀ تو دست به تیغ
زهرۀ مهر تیغ زن بدرد
ز آرزوی دو لعل جان بخشت
مرده بر خویشتن کفن بدرد
چون بخندد دهان شیرینت
پرده بر لؤلۀ عدن بدرد
گوهر از شرم تو دهان صدف
هم بدندان خویشتن بدرد
نافه گر بوی زلف تو شنود
شکم خویش در ختن بدرد
با رخت لاف به نیکویی
غنچه را باد از آن دهن بدرد
لب تو،چون ز خنده بر بدوزی
جامه بر صد هزار تن بدرد
هر که خود را بر آستان تو دوخت
پیش تو پوتین من بدرد
مهرت از هر دلی که سر بر زد
چون من و صبح پیرهن بدرد
من ز مستوری تو می ترسم
که بسی ستر مرد و زن بدرد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: سیاوش جعفری | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...