ایا سرفرازی که خورشید پر دل
که تندابرش چرخ او راست مرکب
ز بیم تو با تیغ گردد همه روز
ز سهم تو در خاک غلتد همه شب
شوی پی سپر همچو چوب معلّم
برت تیر چرخ ار نباشد مؤدّب
از آسیب قهر تو دریا مقعّر
ز بار عطای تو گردون محدّب
بسر پنجه یی بشکند همّت تو
سر رمح مریّخ در قلب عقرب
چو کلکت کند لوح محفوظ املی
خرد چون قلم بر سرآید بمکتب
قضا بهر منشور عمر تو پر کرد
ز روز و شب این شیشه های مرکّب
ز نعل سمندت که ناخن وش آمد
همی خارد اندام خود چرخ اجرب
بدرگاه تو چرخ را قربت آنگه
چو من بنده آنجا نباشد مقرّب
بچشمم زمانه سیاهست ازیرا
که هستم حقیر از بلندی چو کوکب
چو تیرم ز احسنت وزه رفته در تاب
چو تیغم ز زخم زبان مانده در تب
چو آنرا که نوخاسته چون هلالست
طلب میکنی تو ز خلق مهذّب
رهی را که بر تو حقوق قدیمست
ز روی کرم نیز گه گاه بطلب
که دانند اهل تجارب که بهتر
مجرّب بهر حال از نا مجرّب
مقدّم مؤخّر نهادند ما را
از آن گشت احوال ما نا مرتّب
نخست ار چه لب بود و انگاه دندان
نگر تا چه طرفه ست این حال یارب
همه در درون صف کشیده چو دندان
بدربر بمانده من خسته چون لب
چو دیدم که در حضرتت نیست مقبول
هر آن مادحی کان نباشد مهذّب
اگر چه مهّذب نیم لیک کردم
برین یک لقب خویشتن را ملقّب
بتعیین نام و لقب در هم دهم تن
بدان تا بنزد تو باشم مقرّب
ولکن رهی مرد این کار نیست
اگر نیز شرطست تعیین مذهب
مرا چاره صبرست امروز تا باز
دگر گونه گردد سپهر مذبذب
ولی سخت دشوار با قالب افتد
هر آن خشت کافتاد روزی ز قالب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عظمت خداوند اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه جهان و مخلوقات به واسطهی اراده او شکل میگیرند. شاعر از محبوبیتی که در درگاه خداوند دارد سخن میگوید، اما در عین حال از حقارت و ناتوانی خود نیز آگاه است. او میخواهد با نیکو کردن کردار و رفتار خود، نزد خداوند مقرب شود، اما درمییابد که باید بر صبر خود بیفزاید و منتظر تغییرات باشد. در نهایت، شاعر به تضاد بین خود و عالم اشاره میکند و میگوید که انسان باید در تلاش باشد تا با ایمان و عمل صالح، به مقام رفیعتری نائل شود.
هوش مصنوعی: آیا تو همان فرد سرفراز و شجاعی هستی که خورشید با دل شادابش بر مرکب تو سوار است و چرخ زمان بر وفق خواستههای تو میچرخد؟
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از تو، هر روز با شمشیر فعالیت میکند و به خاطر سهم تو، هر شب در خاک میغلتد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به مانند چوبی در دست معلم باشی، باید به خوبی تربیت شوی وگرنه همچون تیر در آسمان بیهدف خواهی بود.
هوش مصنوعی: به خاطر خشم تو، دریا به سطحی صاف تبدیل شده و به لطف تو، آسمان به شکلی منحنی درآمده است.
هوش مصنوعی: اگر با قدرت و ارادهات تلاش کنی، میتوانی بر هر دشواری غلبه کنی و بر خطرات پیروز شوی.
هوش مصنوعی: وقتی که سرنوشت تو نوشته شود و تقدیرت مشخص گردد، مانند اینکه قلمی بر روی کاغذ مینویسد، تو نیز به مدرسه زندگی میآیی و تجربههایت را فرا میگیری.
هوش مصنوعی: سرنوشت تو زمان زندگیت را با روزها و شبها پر کرده و این شیشههای ترکیبی، نمادی از حوادث و تجربیات زندگیات هستند.
هوش مصنوعی: از آهنگ و صدای نعل اسبت که به زیبایی و حس شگفتآور است، چرخ زمان هم انگار به خود میلرزد و به حرکت درمیآید.
هوش مصنوعی: در حضور تو، چرخ (فلک) وقتی امکان قربت و نزدیکی به تو را پیدا میکند، که من آنجا نباشم، یعنی من هیچ ارزشی در آنجا نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: در نظر من، دنیا تاریک و ناامیدکننده است، زیرا من خود را انسانی کوچک و ناچیز میبینم، مانند ستارهای که در آسمان بسیار دور و بلند قرار دارد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که شاعر به احساسات عمیق خود اشاره میکند. او خود را مانند تیری میداند که از یک کمان رها شده و همچنان در تابی احساس میکند. همچنین، او به زخم زبانهایی که دریافت کرده اشاره میکند، به گونهای که مانند تیغی در بدنش احساس درد میکند. این تصویرها نشاندهندهٔ حسرت و رنجی هستند که از طریق تلخی کلمات دیگران به او رسیده است.
هوش مصنوعی: شخصی را که تازه به دنیا آمده و مانند ماه نوست، تو از میان مردم جستجو میکنی و به دنبال او هستی.
هوش مصنوعی: اگر کسی بر تو حقوقی دارد، از روی لطف و بزرگواری، گاهی اوقات آن حقوق را بخواه.
هوش مصنوعی: اهل تجربه میدانند که کسی که تجربیات بیشتری دارد، همیشه در هر شرایطی بهتر از کسی است که هیچگونه تجربهای ندارد.
هوش مصنوعی: آنها ما را در جایی قرار دادند که زمان و مکان برای ما به هم ریخته و نامنظم شده است.
هوش مصنوعی: ابتدا به لبها توجه کن و سپس به دندانها؛ ببین چقدر این وضعیت جالب و شگفتانگیز است، ای پروردگار.
هوش مصنوعی: همه در صف ایستادهاند و مانند دندانی هستند که در دهان مانده، اما من خستهام و مانند لبهایی که بهسختی باز میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی دیدم در نزد تو هیچ کسی که ستایش شود، مقبول نیست، جز آن کسی که به خوبی تربیت شده باشد.
هوش مصنوعی: با اینکه من تربیت شدهام، اما به خاطر یک عنوان، خودم را به نامی دیگر مزین کردم.
هوش مصنوعی: من با مشخص کردن نام و لقب، جسم خود را به تو تقدیم میکنم تا نزد تو مقام و جایگاهی داشته باشم.
هوش مصنوعی: اما راهی که مردان این کار دنبال میکنند، اگرچه شرطی برای تعیین مذهب وجود دارد، نیست.
هوش مصنوعی: امروز باید صبر کنم، تا این که اوضاع و شرایط به طور دیگری تغییر کند و از بیثباتی خارج شود.
هوش مصنوعی: اگر یک خشت روزی از قالب خارج شود، باید خیلی سخت و دشوار باشد که دوباره در قالب بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بر جان من شد هوای تو غالب
جمال تو را جان من گشت طالب
اگر چه ندارم ز وصل تو حاصل
همی باد بر من هوای تو غالب
دلی دارم راغب دل ربودن
[...]
قم اللیل یا صاحبی بالرکایب
و قطع لاجلی الفلا و السباسب
الی دار سلمی و بلغ سلامی
بدان گلعذار مسلسل ذوایب
ز مأوای مألوف دورم ولیکن
[...]
سقی الله لیلا، کصدغ الکواعب
شبی عنبرین خال مشکین ذوایب
فلک را به گوهر مرصع، حواشی
هوا را به عنبر مستر، جوانب
درفش بنفش سپاه حبش را
[...]
سلام علی دار ام الکواعب
بتان سیه چشم مشکین ذوائب
در جواب او
(لبسنا لباسا لطیف الجبائب)
شی صوف مشکین صفت در غیاهب
[...]
بدا برق بطحاء و الدمع ساکب
زهی عشق مستولی و شوق غالب
خوش آن برق رخشان که از کوی جانان
درخشد چو بر آسمان نجم ثاقب
نگاری که روبند حوران جنت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.