خواجه از کبر آن پلنگ آمد
که همی با وجود بستیزد
راتق وفاتقش یکی موشست
کز پلیدیش سگ بپرهیزد
هر کران این بقصد زخمی زد
حالی آن دگر برو میزد
هر کجا موش گشت جفت پلنگ
ابله آنکس بود که نگریزد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
خواجه از کبر آن پلنگ آمد
که همی با وجود بستیزد
راتق وفاتقش یکی موشست
کز پلیدیش سگ بپرهیزد
هر کران این بقصد زخمی زد
حالی آن دگر برو میزد
هر کجا موش گشت جفت پلنگ
ابله آنکس بود که نگریزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تندی و خشم پلنگ اشاره میکند که بر کبر و بزرگمنشی خود تاکید دارد. او به موش که نشانهی ذلت و حقارت است، اشاره میکند و همچنین به این نکته میپردازد که هر کسی که در برابر پلنگ و موش قرار گیرد، باید با احتیاط عمل کند. در نهایت، شاعر به ابلهی کسی میپردازد که از این خطرات نمیگریزد و به حماقت او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: یک شخص با اعتماد به نفس و کبر مانند پلنگی به میدان آمده که با قدرت و وجود خود به مقابله با دیگران میپردازد.
هوش مصنوعی: هر دو طرف یک موضوع، در واقع به یک چیز مرتبط هستند و مانند موشی هستند که به خاطر ناپاکی آن باید از سگی دوری کرد.
هوش مصنوعی: هر طرف این درخت زخمهایی دارد، و حالا شاخهای دیگر از آن درخت هم آسیب دیده است.
هوش مصنوعی: هر جا که موش با پلنگی همراه شود، آن فرد احمق است که فرار نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب و آتش بهم نیامیزد
بالوایه ز خاک بگریزد
شه به تیرش چون برانگیزد
از که و دشت لرزه برخیزد
لطف او چون مفرّح آمیزد
کفش صوفی به کشف برخیزد
کی بود کاین سپهر حادثهزای
جمله از یکدگر فرو ریزد؟
تا چو پرویزن است او که مدام
بر جهان آتش بلا بیزد
در جهان بوی عافیت نگذاشت
[...]
خاری ار با حیاتم آمیزد
دلم از صحبتت نپرهیزد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.