آستین گریه را گاهی که بالا می زنم
سیلی سیلاب بر رخسار دریا می زنم
نیستم بیکار، شغلی می تراشم بهر خویش
دست اگر بردارم از سر تیشه برپا می زنم
کی هوای گوشه عزلت ز سر بیرون کنم
منکه طعن دربدر گردی بعنقا می زنم
در خطرها یاری از کس خواستن بیجوهریست
بر صف مژگان خونریز تو تنها می زنم
دست بر هم می زنم از حسرت دامان تو
منکه پشت پا بسامان دو دنیا می زنم
در کنار تربیت مانند لعلش جا دهد
شیشه می را گر از مستی بخارا می زنم
نم نگیرد ساغرم از خشکی طالع کلیم
چون حباب ار کاسه خود را بدریا می زنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساسات عمیق شاعر را نسبت به عشق و زندگی بیان میکند. شاعر در مواقعی احساس ناامیدی و تنهایی میکند، اما هنوز به خلق آثار و هنر ادامه میدهد. او از عشق خود به شدت متاثر است و در تلاش است تا با استفاده از هنر، درد و حسرتهایش را منتقل کند. همچنین به این نکته اشاره میکند که در مواجهه با خطرها، نمیتواند از دیگران کمک بخواهد و بیشتر به تنهایی و درونگرایی تمایل دارد. در کل، شعر دربردارنده احساسی از عشق، جدایی و تلاش برای یافتن معانی عمیق در زندگی است.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات که اشکهایم را از دستانم بیرون میزنم، قطرات باران مانند سیلی بر روی چهره دریا میبارند.
هوش مصنوعی: من بیکار نیستم، در حال تلاش برای پیدا کردن شغلی هستم. اگر دستم را از کار بکشند، از تیشهام به خوبی استفاده میکنم و کار جدیدی را آغاز میکنم.
هوش مصنوعی: من چطور میتوانم از فکر و حال و هوای گوشهنشینیام رها شوم، وقتی که به خاطر مشکلات و سختیها به دنبال حقیقت میروم و راهی برای رسیدن به آن پیدا نمیکنم؟
هوش مصنوعی: در شرایط سخت، طلب کمک از دیگران بیفایده است؛ زیرا من با چشمان خونین تو تنها به مبارزه میزنم.
هوش مصنوعی: من از حسرت دیدن تو، به دست زدن وادار میشوم و در حالی که به هر دو دنیا پشت پا میزنم، چیزی جز احساس عشق و دلتنگی برای تو ندارم.
هوش مصنوعی: در کنار تربیت، مانند لعل که در شیشه جا میگیرد، من نیز اگر از مستی حرف بزنم، از بخارا میگویم.
هوش مصنوعی: اگر جزء حبابی باشم، با اینکه سرنوشت خشک و بیبرکت است، اگر به دریا بزنم و تلاش کنم، ساغرم از بیخبری و قحطی سرنوشت نم نمیگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خنده بر حال گرانباران دنیا می زنم
از سبکباری چو کف بر قلب دریا می زنم
بادبان کشتی من شهپر پروانه است
سینه بر دریای آتش بی محابا می زنم
تا چو سوزن رشته الفت گسستم از جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.