غبار کوی تو گر توتیای دیده شود
بهرچه چشم گشایم بهشت دیده شود
بغیر من که ببزم وصال راهم نیست
کسی ندیده که پروانه پر بریده شود
بسر مزن که تنت را چو شمع بگدازد
گلی که از چمن روزگار چیده شود
خلاف گفته او تا عمل کنم باید
که پند ناصح پرگو گهی شنیده شود
بصبر کوش که گر خار جور گردون را
زپا بر آری در دیده ات خلیده شود
ز آه و ناله طمع بسته ام که رام شود
چنان شکاری کز دم زدن رمیده شود
برای گردن جان کم زطوق لعنت نیست
زبار منت کس گر قدت خمیده شود
زجوش خون شهیدان اگر در آن سر کوی
کسی بخاک نشیند بخون طپیده شود
رسید هر که بحد کمال خواری دید
بلی بخاک فتد میوه چون رسیده شود
کلیم پیر شدی وقت آن هنوز نشد
که طفل طبع زشیر هوس بریده شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و گرفتارشدن در دنیای عاشقانه سخن میگوید. او میگوید که اگر در کوی معشوق غبار باشد، هرچقدر هم چشم باز کند، بهشت را میبیند. او تنهایی و درد عشق را احساس میکند و دیگران را نمیتواند درک کند. اشاره به پروانهایی دارد که بیپر میشود و همچنین به ناپایداری زندگی و اینکه زخمهای زندگی میتواند بر روح انسان تاثیر بگذارد. شاعر به صبر و تحمل در برابر مشکلات اشاره میکند و میگوید که عشق به مانند شکاری است که همیشه در حال فرار است. در نهایت، او از تجربیات و حکمتهای زندگی میگوید و به زمان بالندگی و کمال انسان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر غبار کوی تو در چشم من بنشیند، هرچقدر که چشمم را باز کنم، انگار بهشت را میبینم.
هوش مصنوعی: جز من، کسی را نمیبینم که در عشق و وصال به این حال دچار شده باشد، مانند پروانهای که بخواهد از عشق شمع جدا شود و پرش را بریده باشد.
هوش مصنوعی: به کسی آسیب نزن که وجودش مانند شمع در حال ذوب شدن است؛ گلی که از باغ طبیعت برایت چیده شده، ارزشش را دارد که با محبت و دقت با آن رفتار کنی.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم بر اساس آنچه گفت، عمل کنم، باید گاهی به نصیحتهای مکرر او گوش دهم، زیرا ممکن است گاهی به من کمک کنند.
هوش مصنوعی: به تلاش و صبر ادامه بده، زیرا اگر بتوانی مشکلات و سختیهای زندگی را کنار بزنی، ممکن است در عمق وجودت درد و زخمهای جدیدی ایجاد شود.
هوش مصنوعی: من به خاطر درد و فریادهایم امید داشتم که شکار دلخواهی رام و مطیع شود، به گونهای که از نفس کشیدن بترسد و فرار کند.
هوش مصنوعی: برای جان انسان هیچ عذابی بدتر از بدبختی و عذاب نیست، حتی اگر سر او به خاطر مشکلات خمیده شود.
هوش مصنوعی: اگر خون شهیدان در آن کوچه بجوشد و بر خاک ریخته شود، همان خون تبدیل به زندگی و حیات خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر کس به کمال خود برسد، او دیگر هیچ خجالت و ذلتی نمیبیند و مانند میوهای که به موقع میرسد، به زمین میافتد.
هوش مصنوعی: کلیم جان! تو هنوز پیر شدی و وقت آن نیست که از شیر هوس و خواسته های خود جدا شوی؛ همچنان در دلت جوانی و شوق زندگی باقیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.