ایام، خوشدلی بستمکار می دهد
گریه بزخم و خنده بسوفار می دهد
نه صورت پری است بخلوتسرای تو
شوق تو پر بصورت دیوار می دهد
بیحاصلان ز محنت ایام فارغند
دوران شکست نخل گران بار می دهد
دارم دلی که بازی طفلان اشک را
خاک از غبار خاطر افکار می دهد
دوران بر غم طینت آئینه خاطران
آب بقا بسبزه زنگار می دهد
فهمیده است معنی خط پیاله را
آن ساقئی که ساغر سرشار می دهد
پشتی که کاه داده بدیوار عافیت
ما را خبر ز حال سبکبار می دهد
خیری بنام گلشن روی تو می کند
هر باغبان که آب بگلزار می دهد
ظاهرپرست کی بحقیقت رسد کلیم
کو سر همیشه در ره دستار می دهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.