یاد تو از ضمیر به نسیان نمیرود
نقش رخت ز دیده به طوفان نمیرود
با بخت تیره چون به تماشای او روم
در شب کسی به سیر گلستان نمیرود
عاشق به سان شمع بود از غرور عشق
در زندگی سرش به گریبان نمیرود
شمع قلم ز نامهٔ گرمم به ته رسید
شوقم هنوز بر سر عنوان نمیرود
تن سرد گشت و داغ جنون گرم سوختن
سر در ره رفته و سامان نمیرود
ساقی ز می کدورت دل کم نمیشود
بنشین که داغ لاله ز باران نمیرود
چندان که میرویم به جایی نمیرسیم
ریگ ار روان بود ز بیابان نمیرود
افتم به فکر زلف تو هنگام بیخودی
مستش مدان کسی که پریشان نمیرود
دیگر کلیم اگر ز لگدکوب حادثه
چون سرمه میشود ز صفاهان نمیرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساسات عمیق و دائمی خود نسبت به معشوق اشاره میکند. او بیان میکند که یاد معشوق هرگز از ذهنش بیرون نمیرود و با وجود سختیها و مشکلات، عشق او همیشه در دلش زنده است. غم و اندوه ناشی از این عشق همچنان او را آزار میدهد و حتی از سردی بدن و داغ جنون نیز نمیتواند رهایی یابد. شاعر به وضوح نشان میدهد که عاشق بودن مانند شمعی است که با غرور و آتش عشق میسوزد و همیشه در تلاش است تا با زیبایی و یاد معشوق زندگی کند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که با وجود همه دشواریها، عشق و یاد محبوب هیچگاه از زندگیاش محو نخواهد شد.
هوش مصنوعی: یاد تو هرگز از ذهنم نمیرود و تصویر تو از نظرم محو نمیشود، حتی در شرایط سخت و طوفانی.
هوش مصنوعی: وقتی بخت من تاریک است و به تماشای او میروم، هیچکس در شب به باغ گل نمیرود.
هوش مصنوعی: عاشق مانند شمعی است که از عشق خود به شدت متزلزل است و اجازه نمیدهد مشکلات یا دردها به عمق وجودش نفوذ کنند.
هوش مصنوعی: شمعی که روشن بود و مینوشت، به پایان خود نزدیک شده است، اما احساس شوق من هنوز در اوج خود باقیمانده و از سطح موضوع پایین نمیآید.
هوش مصنوعی: بدن سرد و بیحالت شده و عشق و جنون به شدت در حال سوزاندن اوست. او در مسیری که رفته سرگردان و بیهدف است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، هرچقدر هم که بپاشی و مشروبات بنوشی، غم و اندوه قلبم از بین نمیرود. بیا بنشین که زخم و درد ناشی از عشق همچنان باقی است و مانند لالهای که زیر بارش باران آسیب دیده، از یاد نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: هر چقدر که جلو میرویم، به هدف و مقصدی نمیرسیم. حتی اگر ریگها به سمت بیابان روان باشند، تغییر مکان نمیدهند.
هوش مصنوعی: به یاد زلف تو در لحظههای بیخودیم افتادهام. مدیون کسی نشو که در دلنگرانی و پریشانی نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر دیگر کلیم (موسى) بر اثر سختىها و حوادث، مانند سرمه (سودا) دچار آسیب و زخم شود، باز هم از اصفهان (صفاهان) درمان نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.