گهی که بر لب او چشم اشکبار افتد
دلم ز دیده نمکسود در کنار افتد
ز جنگجوئی او ایمنم ز کینه دهر
نمی گذارد نوبت بروزگار افتد
فلک بخشک نبسته است آنچنان کشتی
که اشک حسرت ما نیز آبدار افتد
ز دوری تو بچشمم سیاه شد عالم
بسان آینه ای کان بزنگبار افتد
نهشت دست جنون دامنی که بند شود
بخار زار علایق اگر گذار افتد
بچشم مست تو خون را حلال باید کرد
که ترک عربده جوید چو در خمار افتد
ترا ز صید دل ما چراست اینهمه عار
نه پادشاه گهی در پی شکار افتد
بمن زیاده ازین چهره شعله خیز مکن
چه لازمست که آتش بگوشوار افتد
زرشک روی تو گلشن چنان خورد بر هم
که آشیانه مرغان ز شاخسار افتد
نجات غرقه بحر تعلق آسان نیست
مگر ز تخته تابوت بر کنار افتد
کلیم عجز من و آن غرور یار همند
بسان گرد که دایم پی سوار افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و دردهای ناشی از دوری معشوق میپردازد. او توصیف میکند که چگونه اشکهایش بر لبان محبوبش مینشیند و دلش از غم دوری به تنگ آمده است. شاعر از جنگجویی معشوق به عنوان پناهگاهی در برابر کینههای دنیا یاد میکند و میگوید که اشکهایش مانند دریا آبدار شدهاند. همچنین، او به ناامیدی و عدم امکان پاک شدن از تعلقات اشاره میکند و به عشق و جنونش اشاره دارد که او را عذاب میدهد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که نجات از غرق شدن در عشق و تعلقات به سادگی امکانپذیر نیست و غرور عاشقانهاش او را همچنان در پی معشوق نگه میدارد.
هوش مصنوعی: هر گاه اشکهای من بر لب او بریزد، دلم در کناری از دیدگانم خیس خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به خاطر شجاعت او در برابر جنگها احساس امنیت میکنم، زیرا زمانه به من اجازه نمیدهد که به نوبت خود روبرو شوم.
هوش مصنوعی: آسمان به ما فرصتی نداده که کشتی زندگیمان به طوری ملایم و راحت حرکت کند تا حتی اشکهای حسرت ما نیز در این مسیر به جوی آب بدل شود.
هوش مصنوعی: از دوری تو چشمانم تیره و دلگیر شده است، مانند آینهای که در معرض طوفان قرار گرفته و شکست خورده است.
هوش مصنوعی: اگر عقل و جنون به هم بپیوندند و دل از عشق رها شود، شاید از زنجیر وابستگیها آزاد گردد.
هوش مصنوعی: از نگاه معشوق، آدمی باید هر نکته تلخی را نادیده بگیرد، چرا که وقتی انسان به حالتی از نشئگی و سرمستی میرسد، به دنبال آرامش و فرار از مشکلات میگردد. در این حالت، حتی خونریزی و خشونت هم باید مورد اغماض قرار گیرد.
هوش مصنوعی: چرا تو که دل ما را در اختیار داری، از این همه شرم و عار برخورداری؟ حتی پادشاه هم گاهی برای شکار به دنبال طعمه میافتد.
هوش مصنوعی: بیش از این چهرهات را نجا مکن، زیرا نیازی نیست که آتش به گوشواره بیفتد.
هوش مصنوعی: زرشک زیبای تو در گلشن به قدری با شکوه است که میتواند آشیانه پرندگان را از درختان بیفکند.
هوش مصنوعی: نجات از غم و گرفتاریهای دنیوی کار آسانی نیست، مگر اینکه وابستگیها و تعلقات شما به صورت ناگهانی قطع شود.
هوش مصنوعی: من کمبودهای خود را به وضوح میبینم و همانطور که گرد و غبار به دنبال سوارکار میافتد، همواره در پی غرور معشوقم هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.