دود آهم رنگ از خورشید عالمتاب برد
دست مژگان ترم سرپنجه پنجاب برد
خواستم هر جا که زنجیر علایق بگسلم
سستی بختم گرو از رشته بیتاب برد
دربدر نتوان بدنبال خریداران خرید
خوب شد کاسباب ما را یک قلم سیلاب برد
دیده ام سرمایه ای اندوخت از سودای دل
هرقدر کاورد حیرت در عوض خوناب برد
دیده خود را باخت تا دلخواه کار اشک ساخت
آخر از شادابی گوهر صدف را آب برد
راه عشق آسایشی دارد که جان می پرورد
بر سر هر خار پای رهروان را خواب برد
راه خرج ارباب دنیا بسکه بر خود بسته اند
باده نتواند غبار از خاطر احباب برد
عدل و داد عشق را نازم که در اقلیم او
ابر تاوان می دهد گر خانه را سیلاب برد
صحبت دوشین ما را دیده بر هم زد کلیم
آری آری ابر دایم رونق مهتاب برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات و تجربیات خود در زمینه عشق و دلشکستگی پرداخته است. او از تأثیر خورشید بر زندگی و دلباختگیاش میگوید و اشاره دارد که تلاش کرده است تا خود را از زنجیرهای علایق رها کند، اما تقدیرش مانع او شده است. او به ناکامیهای خود در عشق و زندگی اشاره میکند و از درد و رنجی که تجربه کرده، سخن میگوید. در نهایت، شاعر بیان میکند که راه عشق، دشواریهای زیادی به همراه دارد و این مسیر پر از خراش و زخم است. او به قابلیت عشق در ایجاد عدالت و تأثیر آن بر زندگی میپردازد و به یادآوری لحظات شیرین عشق اشاره میکند که در نهایت میتواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: دود آهم که از دل من برمیخیزد، رنگ و نوری از خورشید تابان میبرد. اشکهای چشمانم را با دستانی نازک و ظریف بهدست میآورم که شبیه سرپنجههای زیباست.
هوش مصنوعی: میخواستم هر جا که زنجیرهای وابستگیام را بشکنم، اما ناامیدیم مانع میشد و مرا از رسیدن به آرامش دور میکرد.
هوش مصنوعی: دیگر نمیتوان در پی افرادی بود که کالاهای خوب بخرند، زیرا همه چیزهای ما به یکباره از بین رفت.
هوش مصنوعی: شخصی را دیدهام که از آرزوهای دلش سرمایهای جمع کرده است، هر چقدر هم که در تلاش و کوشش باشد، در عوض دلی پر از غم و اندوه به دست میآورد.
هوش مصنوعی: چشم خود را فراموش کرد تا اینکه اشک ها بهترین کار را کردند، اما در نهایت زیبایی درون صدف با آب از بین رفت.
هوش مصنوعی: راستای عشق به آرامش میانجامد و جان انسان را پرورش میدهد، اما در این مسیر، راهروان بر روی خارها قدم میزنند و خوابشان میبرد.
هوش مصنوعی: راه و روش زندگی دنیا به قدری دشوار و پیچیده شده که حتی شرابی نمیتواند غم و غصهها را از دل دوستان دور کند.
هوش مصنوعی: در سرزمین عشق، عدالت و انصاف را تحسین میکنم، زیرا در اینجا حتی ابرها بابت اشتباهاتشان عذاب میکشند، اگرچه خانهای را طوفان و سیلاب از بین ببرد.
هوش مصنوعی: صحبت دلنشین ما باعث شد که ابرها ظاهر شوند و نور زیبای ماه را بپوشانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.