شمیم خلد، گدای دیار کشمیرست
شکفتگی گل خار بهار کشمیرست
لب پیاله ز تبخال رشک می سوزد
که نشئه وقف لب جویبار کشمیرست
اگرچه مایه دلبستگیست قامت سرو
عنان هوش بدست چنار کشمیرست
بزیر پنبه ابر آسمان از آن گم شد
که پای تا بسرش داغدار کشمیرست
صفای سبزه اش از عمر خضر می گذرد
خضر زچشمه خویش آبیار کشمیرست
بدیده خاصیت کیمیا دهد لیکن
بچشم آنچه نیاید غبار کشمیرست
براه جاده نتوان شناخت از جدول
چه آبهاست که بر روی کار کشمیرست
گذشتی از لب ساقی گلعذار کلیم
خنک چو توبه می در بهار کشمیرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.