غم بود چاره حریف به غم آموخته را
بستم از داغ تو بر زخم جگر سوخته را
پردهٔ شرم تو شد حیرت نظارهٔ ما
کرده ای جامهٔ آن تن نظر دوخته را
گر خجالت کش رخسار تو نبود گل باغ
از کجا آورد این رنگ برافروخته را
زود چون شمع بری راه به سر منزل وصل
هادی خویش کنی گر نفس سوخته را
نونیاز است دل و چشم تو پرمایل ناز
مکن از دست رها مرغ نوآموخته را
کرده ای باز زهم صحبتی پیرمغان
آتش خرمن طاقت رخ افروخته را
هر که خو کرده به هجران نبود طالب وصل
هست شادی غم دیگر به غم آموخته را
کوه را چون پرکاهی برد از جا جویا
سردهم گر ز مژه گریهٔ اندوخته را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و درد جدایی و تمایل به وصال است. شاعر به احساسات ناشی از عشق و رنج ناشی از دوری اشاره میکند. او به شرم معشوق و تأثیر آن بر اطرافیانش اشاره کرده و به زیبایی و رنگ رخسار او پرداخته است. همچنین، از محبوب خواسته میشود که راهی به سر منزل وصال نشان دهد و یادآور میشود که دل و چشم او نیازمند محبت است. شاعر به این نکته نیز اشاره میکند که کسی که به دوری عادت کرده است، دیگر به دنبال وصال نیست و در نهایت، تأکید میکند که غم و اندوه همیشه در دل وجود دارد و شادمانی در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: غم به حریفان آموزش داده بود، بنابراین زخم جگر سوختهام را به خاطر درد تو پنهان کردم.
هوش مصنوعی: پردهٔ شرم تو باعث حیرت ما شده است، زیرا ما به آن بدن که جامهای بر تن دارد، خیره شدهایم.
هوش مصنوعی: اگر شرم تو در چهرهات نبود، گلهای باغ از کجا میتوانستند این رنگ زیبا و پررنگ را به دست آورند؟
هوش مصنوعی: به زودی مانند شمعی که میسوزد، راه را به سوی مقصد عشق خود روشن میکنی، اگر بتوانی این نفس آتشین و سوخته را کنترل کنی.
هوش مصنوعی: دل و چشمت نیازمند محبت و توجه است، پس از دل نرنجان و بیتوجهی نکن؛ چراکه این مانند آن است که مرغی تازهآموخته را از دست رها کنی.
هوش مصنوعی: شما دوباره صحبت را با پیر سخن آغاز کردهاید و آتش دل و قدرت تحمل را در چهرهتان برافروختهاید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دوری و جدایی عادت کرده، دیگر به دنبال پیوند و وصال نیست. شادیاش را در غم جدیدی پیدا کرده که خود به غم نیز عادت کرده است.
هوش مصنوعی: کوه را مثل پرکاهی از جا میبرد، اگر بخواهد، میتواند از چشمانش اشکهای ذخیره شده را بریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم مردن نبود جان غم اندوخته را
نیست از برق خطر مزرعهٔ سوخته را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.