ز سوزنامهٔ من سوخت بال و پر کبوتر را
چو قمری آتش من ساخت خاکستر کبوتر را
چو دریایی که باشد موجزن، از شوق کوی او
به تن بال پریدن می شود هر پر کبوتر را
زشوق نامه ام بر خاک بیتابی تپیدنها
زبال و پر مرقع می کند در بر کبوتر را
چنان خوناب حسرت می چکد دایم زمکتوبم
که هر پرگشته چون مژگان عاشق تر کبوتر را
زشرح زهر غم جویا عجب نبود زمکتوبم
که سازد همچو طوطی سبز پا تا سر کبوتر را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.