دارم سری که سرخوش صهبای بیخودیست
چشم تری که محو تماشای بیخودیست
در محشر شهادتیان نگاه او
دشت جنون و دامن صحرای بیخودیست
بی رنگ باش تا سبک از خویشتن روی
رنگ پریده زینت سیمای بیخودیست
خود را مگر ز روزن آیینه دیده است
چشم تو مست ساغر صهبای بیخودیست
جویا اسیر فکر «اسیر» که گفته است:
«آهم گواه محضر دعوای بیخودیست»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس سرخوشی و بیخودی اشاره دارد. شاعر از چشمان خود که محو زیباییها و تجارب خاص است صحبت میکند، و نشان میدهد که در حالت بیخودی، انسان میتواند به سادگی از خود رها شده و به شگفتیها توجه کند. شاعر به دنیای پر فراز و نشیب احساسات اشاره میکند و میگوید که بهتر است از خود و قیود رنگین دوری کنیم تا به آزادی و سبکی دست یابیم. او به چشمان مست و پرشور اشاره میکند که در جستجوی لذت و حقیقت هستند و در نهایت بر این نکته تأکید میکند که درد و آلام انسانی تنها نشاندهنده حقیقت این لحظات بیخودانه است.
هوش مصنوعی: دارم سرهایی که شاد و خوش هستند از نشئهی شراب بیخودی، و چشمانی که به تماشای این حالت مستی و بیخود بودن غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، چشمان او مانند دشت دیوانگی و زمین بیخودی است.
هوش مصنوعی: برای آنکه از خود رهایی یابی، باید بیرنگ و بیهویت باشی؛ چرا که زیبایی و جذابیت واقعی در دوری از خودخواهی و خودمحوری نهفته است.
هوش مصنوعی: چشم تو تنها از طریق آینه به خود نگاه میکند و در واقع در حالت سرمستی و بیخودی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: جویا درگیر اندیشههای «اسیر» است که میگوید: «نالههایم شهادت میدهند که دعوای بیحساب و کتابی در جریان است».
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.