رخ ندانم که بود نازک و سیمینتر از این
دل ندیدم که سبک باشد و سنگینتر از این
چهره ام زرد و جهانم سیه و اشکم سرخ
نشود کار کس از عشق تو رنگینتر از این
چند گویی که حدیث از لب من باز مگو
ما نداریم دگر صحبت شیرینتر از این
گر بلند است قدت بوسه زنم بر نافت
بلکه شادم ز جمال تو به پایینتر از این
نکشد دست ز چین سر زلف جیحون
گر جبین را کنی از خشم تو پرچینتر از این
باری اندیشه کن از سطوت شهزاده رفیع
گر مرا بنگرد از جور تو غمگینتر از این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.