گنجور

 
سلیمی جرونی

دهم از هفتمین پندت نشانی

اگر گوشت بود با من زمانی

به هر حالی که باشی، تا که بتوان

ز کس هرگز مرنج و هم مرنجان

مرنجان کس، که پیش اهل اسرار

گناهی نیست محکمتر ز آزار

هر آن کو ره نبیند هست کوری

مکن تا می توان آزار موری

مکش بر هیچ دشمن تیغ و خنجر

به خود زن تا توانی چون قلندر

منه بر خاک، پا دیوانه و مست

که اندر زیر هر پایی سری هست

شو از آزار کردن نیک بیزار

که نبود آدمی خود مردم آزار

گذر ز آزار کاخر دیدم و بود

کم آزاری کلید گنج مقصود

اگر همچون سلیمی پاک دینی

نیازاری به آزاری که بینی

که او نیک اعتقاد و پاک دین است

مدام از همت مردان چنین است