ز قول شاه کرد این نغمه آهنگ
که زهره از فلک زد بر زمین چنگ
سه تایی زد ز بربط این چنین زار
که شد چنگ دو تا زان نغمه افگار
چو اندر پرده بنمود این عمل را
به آوازی حزین خواند این غزل را
که ای دلبر به امیدی که داری
کامید ناامیدی را برآری
مکن زین بیش با من تندخویی
که اینها نیک نبود در نکویی
نمای از مهر چون آیینه ام رو
و زین بیشم مکش در پا چو گیسو
گشا کار دلم زان زلف مشکین
که بر عمر اعتمادی نیست چندین
گره در کار مفکن زین زیاده
که خوبان را بود ابرو گشاده
ز هجران بیش ازین در کاسه ام آش
مکن، فرصت غنیمت دان و خوش باش
بباید داوریها در نوشتن
که نیک و بد همه خواهد گذشتن
مباش امروز غافل از دل من
که بر کس نیست فردا حال روشن
بیا امروز با فردام مگدار
که خواهد بود فرداهای بسیار
بیا امروز تا تنها نباشیم
که پر فردا بود که ما نباشیم
تو را امروز تا فردا بود کی
که هر فرداش فردایی ست در پی
مجو از گردش دوران وفایی
که دوران نیستش چندان بقایی
خیال دی و فردا چیست؟ مستی
غنیمت دان درین یک دم که هستی
در آنجا دم مزن از بیش و از کم
که نبود هر دو عالم غیر یک دم
بیا این دم مرا از وصل بنواز
دمم را با دمی دیگر مینداز
میفکن در دل من خون ازین بیش
دلم را زنده گردان از دم خویش
چو دیگی پخته سازد دور ایام
نباید کرد دیگ پخته را خام
چو داری لقمه گرد سر مگردان
که راهی نیست از لب تا به دندان
بکن بر خویش سختی جهان سست
که خوش گفته ست این، آن رهرو چست
که زین دنیا گرت گردد میسر
برو مقصود خود بردار و بگدر
نبودی در جهان گر وصل جانان
نیرزیدی جهان اندیشه آن
چو گفت این باربد از قول پرویز
نکیسا را ز شیرین نغمه شد تیز
به پا بر جست و دست خوش برافشاند
به آوازی حزین این شعر برخواند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به روایت داستانی عاشقانه و غمانگیز از زبان یک نغمهساز (باربد) میپردازد. او از عشق و امیدهای ناکام سخن میگوید و دلشکستگیاش را با نغمهای حزین ابراز میکند. در این شعر، شاعر از معشوقش میخواهد که با او نرمخویی کند و از تندخویی پرهیز نماید. او به زیباییهای عشق و گذرا بودن زندگی اشاره میکند و از معشوق میخواهد که از لحظات حال لذت ببرند، زیرا فردا نامعلوم است و زندگی کوتاه است. سخنان شاعر به نوعی دعوت به زندگی در لحظه و قدرشناسی از عشق و زیباییهای زندگی است. در انتها، با اشاره به داستان شیرین و فرهاد و تأثیر آن بر نغمهساز، ابراز ناامیدی در مواجهه با گردش روزگار و ناپایداری عشق را بیان میکند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که با فرمان یا دستور شاه، نغمه و آهنگی به وجود آمده است که زهره، یکی از سیارات، به آرامی از آسمان بر زمین نواخته است.
هوش مصنوعی: سه نت از ساز بربط نواخته شد به قدری غمگین که صدای چنگ هم به دو بخش تقسیم شد، تحت تأثیر آن آواز دلانگیز.
هوش مصنوعی: زمانی که این عمل در پرده نمایش قرار گرفت، به صدایی غمانگیز این غزل خوانده شد.
هوش مصنوعی: ای دلبر، با امیدی که در دل داری، میتوانی ناامیدی را از بین ببری و به خوشحالی برسی.
هوش مصنوعی: دیگر با من بدخویی نکن، زیرا این رفتار خوب نیست و شایستهی محبت نیست.
هوش مصنوعی: چهرهات درخشندگی عشق را همچون آیینه نشان میدهد، پس از این جلوهات را کم نکن و مانند گیسوانت به زمین نچسب.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زلف سیاه تو آرام میگیرد، زیرا به عمر خود اعتمادی ندارم و نمیدانم چه بر سرم خواهد آمد.
هوش مصنوعی: اگر در کارتان به دشواری برخوردید، نگران نباشید، زیرا خوبان و نیکان همیشه در موقعیتهای خوب و مساعد قرار دارند.
هوش مصنوعی: دیگر از جدایی سیر و خستهام نکن، این لحظهها را غنیمت بشمار و خوش باش.
هوش مصنوعی: باید قضاوتها در نوشتن به دقت صورت گیرد، زیرا همه چیز خوب و بد در نهایت فراموش خواهد شد.
هوش مصنوعی: امروز نسبت به دل من بیتوجه نباش، زیرا فردا حال هیچکس روشن نیست.
هوش مصنوعی: امروز را با نگرانی درباره فردا هدر نده، چون فرداهای زیادی در انتظار تو هستند.
هوش مصنوعی: امروز با هم باشیم تا احساس تنهایی نکنیم، زیرا ممکن است فردا فرصتی برای ما وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: تو امروز را تا فردا داری و هر روزی که میآید، خود یک آینده است که در انتظار توست.
هوش مصنوعی: به دنبال وفای دوران نباش، چرا که دوران زندگیاش مدت زیادی نیست و پایدار نمیماند.
هوش مصنوعی: به یاد نمیآوریم که دیروز و فردا چه هستند، این لحظه را گرامی بداریم و از خوشیهای آن بهرهمند شویم؛ چون فقط همین لحظهای که داریم، ارزشمند است.
هوش مصنوعی: در آن جا درباره کم و زیاد سخن نگو، زیرا هر دو جهان فقط در یک لحظه وجود ندارند.
هوش مصنوعی: بیا و در این لحظه مرا با محبت وصالت شاد کن، اما دم و زندگیام را با کسی دیگر جابهجا نکن.
هوش مصنوعی: لطفاً بیشتر از این دل مرا خونین نکن، از نفس خودت دلم را زنده کن.
هوش مصنوعی: زمانی که تجربه و زمان به ما چیزی ارائه میدهد، نباید تلاش کنیم که دوباره آن را به مرحله ابتدایی برگردانیم. تجربیات و یادگیریهای ما از گذشته، باید در مسیر رشد و پیشرفت مورد استفاده قرار گیرد.
هوش مصنوعی: هنگامی که لقمهای در دهان داری، آن را بچرخان و نگذار که به لب یا دندانهایت برسد، زیرا راهی برای خروج از گلو تا دندانها نیست.
هوش مصنوعی: خودت را با سختیهای دنیا آشنا کن، زیرا این نکته را خوب گفته است کسی که در مسیر درست گام برمیدارد.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا به چیزی دست یافتی که به مقصدت نزدیکتر است، از آن بهرهبرداری کن و از آن عبور کن.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا بودی و به وصال محبوب نرسیدی، پس این دنیا و افکار آن نیز ارزشی ندارند.
هوش مصنوعی: وقتی باربد از قول پرویز سخن گفت، نکیسا به خاطر صدای شیرینش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت.
هوش مصنوعی: او برخواست و دستش را به نشانهی خوشحالی بالا برد و شعری را با صدای غمگین خواند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.