ای آمده سوی بیدلان دیر به دیر
وز سنگدلی به خونشان گشته دلیر
دیدم رخ خوب تو در اثنای دو روز
چون بنمودی میان امروز و پریر
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای آمده سوی بیدلان دیر به دیر
وز سنگدلی به خونشان گشته دلیر
دیدم رخ خوب تو در اثنای دو روز
چون بنمودی میان امروز و پریر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند که دیر به دل بیدلان رسیده است. او از سنگدلی و قساوت قلبی سخن میگوید که باعث شده عشق به آنها با خون دل همراه شود. شاعر لحظهای را توصیف میکند که رخسار محبوبش را در دو روز مختلف میبیند، و این دیدار او را تحت تاثیر قرار میدهد. این وصف در واقع بیانگر زیبایی و جذابیت محبوب در مقایسه با روزهای دیگر است.
هوش مصنوعی: ای کسی که به سمت دلباختگان میآیی، اما خیلی نادر به سراغشان میروی و از روی سختدلی، باعث شجاعت و دلیر شدن آنها شدهای.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلربای تو را در میان دو روز دیدم، مانند این که در بین امروز و فردا نمایان شدی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بارگه جلالت ای عذر پذیر
دریاب که من آمدهام زار و حقیر
از تو همه رحمتست و از من تقصیر
من هیچ نیم همه تویی دستم گیر
توحید به عرف عارف صاحب سیر
تخلیص دل از توجه اوست به غیر
رمزی ز مقامات نهایات طیور
گفتم به تو گر فهم کنی منطق طیر
ای گشته بیداد و بدی کردن چیر
هرگز نشود دلت ز بیدادی سیر
دیریست که من شنیدم از اهل دلی
کز بد نرهد که ببد هست دلیر
در زندان تا کرد مرا گردون پیر
آن موی چو شیر گشت و آن رخ چو زریر
از پای درآورد مرا چرخ اثیر
ای دولت طاهر علی دستم گیر
گر عاشق دلسوخته بی تدبیر
پیغام دهد که از توام نیست گزیر
صفرا چه کنی رحم کن ای بدر منیر
پای تو گرفته است رهی دستش گیر
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.