شماره ۱: غره دولت بود در صورت تیغت عیان
شماره ۲: دل ز لعلش چو قوت بیحد یافت
شماره ۳: چو عفوت بیحد افتادهست دریاهاست پنداری
شماره ۴: یارم چو شود به طوف بستان مایل
شماره ۵: زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح
شماره ۶: چو در ساغر ببیند درد باده
شماره ۷: دی مرغک خامه بهر نامت
شماره ۸: بر دل از رنج طمع بار منه
شماره ۹: هرگه که رسد به فارسی سوق سخن
شماره ۱۰: آمد آن سرو روان بیرون به پا گیسوکشان
شماره ۱۱: شد نهان زابروی تو مه چو هلال اول شب
شماره ۱۲: ابروی تو به صورت ظاهر چو بنگرم
شماره ۱۳: از روی تو بر مصحف چون نور فتد ماها
شماره ۱۴: سمنبر انجمن بین که نی سمن نه چمن
شماره ۱۵: در زلف تو از راست سوی چپ کششی نیست
شماره ۱۶: ای آمده سوی بیدلان دیر به دیر
شماره ۱۷: چون جمع شود ز عقل و دین قافلهها
شماره ۱۸: می نماید شاخ ریحان ترت بر آفتاب
شماره ۱۹: توبه در عشق یا ورع در می
شماره ۲۰: از نقش شفا بسم دلا وصل حبیب
شماره ۲۱: از آتش سودای تو دم زد دل من
بحر طویل: سقاک الله ای دیار