بی تو شبم را اثر روز نیست
شمع شبم انجمن افروز نیست
جز خط فیروزه تو بر دو لب
بر صف جانها شده فیروز نیست
وعده لطفت ز ازل آمده ست
قاعده این کرم امروز نیست
مصلحت آموزی رسوای عشق
مصلحت مصلحت آموز نیست
شب نجهد همچو شهاب از دلم
ناوک آهی که فلک دوز نیست
صید کمند تو نخواهد نجات
مرد بلا عافیت اندوز نیست
گفته جامی همه سوز است و درد
جان فسرد هرچه دراو سوز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غمزده به جان که غم اندوز نیست
سوخته به دل که در او سوز نیست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.