سرو من بر رخ گل جعد سمن سای منه
گرد مه سلسله زلف شب آسای منه
بین گرفتاری اهل نظر از بهر خدای
دیده بر عکس رخ آینه آرای منه
با خیال لب میگون توام وقت خوش است
برکفم ساغر لعل طرب افزای منه
تا در افسانه وصلیم دم از هجر مزن
زهر در طعمه مرغان شکرخای منه
حسن خود بر دل هر بی خبری عرض مکن
عشق تو گنج نفیس است به هر جای منه
دلم افتاد به عشق تو ز خودرایی خویش
داغ بر من به گناه دل خودرای منه
ریخت جامی گهر نظم به پایت که مرو
قول بدگو مشنو بر سخنش پای منه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.